power point عوامل موثر بر ریزدانگی الیاژهای آلومینیوم
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 17:12 | بازدید : 1393 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )
power point عوامل موثر بر ریزدانگی الیاژهای آلومینیوم
 
موضوعات مرتبط: الومینیم , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


download welding scinece and technology
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 17:10 | بازدید : 932 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )
download welding scinece and technology
ا
موضوعات مرتبط: نرم افزار , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


معرفی قابلیت‌های نرم افزار ABAQUS و دانلود آن
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 17:9 | بازدید : 1369 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )
معرفی قابلیت‌های نرم افزار ABAQUS و دانلود آن

ABAQUS مجموعه ای از برنامه های شبیه سازی قدرتمند مهندسی است که بر پایه روش اجزای محدود بنا نهاده شده و می‌تواند مسایلی با طیف گسترده از یک تحلیل خطی نسبتاً ساده تا تحلیل‌های غیرخطی بسیار پیچیده را حل کند.

آباکوس (ABAQUS) شامل کتابخانه گسترده ای از المان‌ها است که می‌تواند هر نوع هندسه ای را به صورت مجازی مدل‌سازی کند. همچنین این برنامه شامل لیست گسترده ای از مدل‌های رفتار ماده است که می‌تواند رفتار اغلب مصالح مهندسی مانند فلزات، لاستیک، پلیمرها، کامپوزیت‌ها، بتن مسلح، فوم‌های شکننده و حتی مصالح ژئوتکنیکی مثل خاک و سنگ را نیز شبیه سازی کند. 
 
از آنجایی که آباکوس (ABAQUS) به گونه ای طراحی شده که یک وسیله شبیه سازی عمومی با قابلیت‌های فراگیر باشد از آباکوس (ABAQUS) می‌توان برای حل مسایلی که خارج از حیطه مسایل مهندسی (تنش-کرنش) است نیز استفاده نمود.

نرم افزار آباکوس می‌تواند شبیه سازی مسایلی با تنوع فراوان همانند انتقال حرارت، انتشار جرم، مدیریت حرارت اجزای الکتریکی (تحلیل‌های کوپله الکتریکی حرارتی)، مسایل مربوط به صوت، مکانیک خاک (تحلیل‌های کوپله ای جریان آب منفذی - تنش) و تحلیل‌های پیزوالکتریک را انجام دهد.ABAQUS قابلیت‌های گسترده ای را برای شبیه سازی در کاربرد های خطی و غیرخطی فراهم می‌کند.

مسایلی که دارای اجزای متعدد و مصالح مختلف هستند را می‌توان با تعریف هندسه هر جز و اختصاص دادن مصالح تشکیل دهنده آن و سپس تعریف اندر کنش بین این اجزا شبیه سازی کرد. در تحلیل‌های غیرخطی آباکوس (ABAQUS) به صورت خودکار نمو بار و واداری همگرایی Convergence tolerance مناسب را انتخاب و به طور پیوسته در طول تحلیل این پارامترها را تنظیم می‌کند تا از بدست آمدن نتایج دقیق اطمینان حاصل شود.

لینک دانلود http://simorghclub.com/profile/cloob

 

موضوعات مرتبط: نرم افزار , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


معرفی و دانلود نرم افزار شبیه سازی و تحلیل جریان مذاب flow 3 D
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 17:8 | بازدید : 1360 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )
معرفی و دانلود نرم افزار شبیه سازی و تحلیل جریان مذاب flow 3 D

يك راه ارزان قيمت براي افزايش كيفيت قطعات حاصل از روش ريخته گري، استفاده از شبيه سازي به کمک كامپيوتر است. FLOW 3D یک نرم افزار تجاری برای تحلیل جریان مذاب در محفظه تزریق و حفره قالب است. با استفاده از Flow3D فرایندهای مانند الگوي پر شدن مذاب در حفره قالب، عيوب كريستالي ، پروسه انجماد و … قابل پيش گویي هستند. در مجموع موارد عمده استفاده از نرم افزار FLOW 3D عبارت است از :


 
 
* پیش بینی الگوی جریان سیال برای مذاب آلیاژهای مختلف در کانال تزریق و حفره قالب.
 * پیش بینی قسمت های مسدود شده کانال تزریق (ESP) برای حالت های دمایی و حرارتی متفاوت.

http://www.4shared.com/get/BECb23t3/FLOWSCIENCE_FLOW_3D_V93-LNDpar.html.part1

http://www.4shared.com/get/AK9cFcKH/FLOWSCIENCE_FLOW_3D_V93-LNDpar.html.part2

 

موضوعات مرتبط: نرم افزار , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


معرفی نرم افزار solidworks
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 17:5 | بازدید : 1456 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )
معرفی نرم افزار solidworks

ساليد ورکز ساليد ورکز يک نرم‌افزار ? بعدي طراحي مکانيکي است که که بر روي مايکروسافت ويندوز اجرا مي‌شود و توسط شرکت ساليد ورکز (که اکنون زير مجموعه‌اي از شرکت دسالت سيستمز فرانسه‌است)توسعه يافته.اين نرم‌افزار انون يکي از محبوبترين نرم‌افزارهاي در زمينه طراحي ? بعدي مکانيکي در بازار است. که البته در مقايسه با نرم افزارهاي هم تراز خود مانند کتيا و پرو انجينير محيطي بسيار زيبا دارد. ساليد ورکز در قسمت تزريق مواد ، آناليز مواد ، فرمول نويسي و ... در مهندسي مواد کاربرد دارد.
 
 
 
تاريخچه
 
ساليد ورکز در سال ???? ميلادي به عنوان رقيبي ارزان قيمت براي نرم‌افزارهاي طراحي کامپيوتري نظير پروانجينير, آي دياس,يونيگرافيکز,اتوکد و کاتيا عرضه شد.شرکت ساليد ورکز در سال ???? ميلادي توسط جان هرشتيک بنيان گرديد که دفتر مرکزي آن در کنکورد ماساچوست واقع بود و اولين محصول آن با نام ساليد ورکز ?? در سال ???? ميلادي به بازار عرضه گرديد.در سال ???? ميلادي دسالت سيستمز که عمده شهرت آن به علت نرم‌افزار طراحي کامپيوتري کاتيا است,شرکت ساليد ورکز را خريداري کرد و اکنون ???? سهام آن را در اختيار دارد.شرکت ساليد ورکز از سال ???? تا ???? ميلادي توسط جان مک الني رهبري مي‌شد و اکنون تحت رهبري جف ري قرار دارد.


 
بازار
 
ساليد ورکز توسط بيش از ?????? نفر از طراحان و مهندسان مکانيک به صورت گسترده مورد استفاده قرار مي‌گيرد.کاربران ساليد ورکز طيف وسيعي از کاربران خصوصي تا کارخانه‌هاي بزرگ را در بر مي‌گيرند که پوشش دهنده بخشهاي اعظمي از بازار ساخت و توليد است.فروش ساليد ورکز به صورت غير مستقيم و از طريق توزيع کننده‌ها و شرکاي شرکت در تمام دنيا صورت مي‌گيرد.نرم‌افزارهايي که به طور مستقيم رقيب ساليد ورکز هستند عبارتند از پرو انجينير,ساليد اج و اينونتور.
 
رويکرد ساليد ورکز
 
ساليد ورکز يک مدل ساز براي مدلسازي جامدات است که مبتني بر پارا ساليد بوده و از رويکرد پارامتري مبتني بر ويژگي براي ساخت مدلها و مونتاژها استفاده مي‌کند.پارامتر به ثابت‌هاي اطلاق مي‌شود که مقدار آنها شکل يا هندسه مدل يا مونتاژ را تعيين مي‌کند.پارامترها هم به صورت پارامترهاي عددي نظير طول خطوط يا قطر دايره بوده و هم به صورت پارامترهاي هندسي نظير مماس,موازي,متقارب,هم مرکز و غيره هستند.پارامترهاي عددي مي‌توانند از طريق استفاده روابط با يکديگر مرتبط بوده که امکان برآورده ساختن خواسته‌هاي طراحي را فراهم مي‌کند.خواسته‌هاي طراحي به اين معناست که طراح مايل است تا مدل نسبت به تغييرات و به روز آوري‌ها به چه صورت پاسخ دهد.به عنوان مثال ممکن است که شما بخواهيد تا سوراخ در يک قوطي بدون توجه به ابعاد و اندازه‌هاي قوطي همواره در بالاي آن قرار گيرد.ساليد ورکز به شما اجازه مي‌دهد تا سوراخ را به عنوان يک مشخصه در روي سطح تعريف نموده و بدون توجه به مشخصات قوطي که بعداً معلوم مي‌گردد خواسته خود را برآورده سازيد. مشخصات (Features) به عناصر اصلي سازنده قطعات اطلاق مي‌شود.مشخصات اشکال و عملياتي هستند که قطعه را به وجود مي‌آوردند.مشخصات مبتني بر شکل نظير برآمدگي‌ها (Bosses),سوراخ‌ها (Holes)و غيره معمولاً با يک نقشه دو بعدي يا سه بعدي آغاز مي‌شوند.
 
محيط‌هاي ساليد ورکز
 
نرم‌افزار ساليد ورکز داراي ? محيط اصلي مي‌باشد که عبارتند از: ?-قطعه(Part) ?-مونتاژ(Assembly) ?-نقشه کشي(Drawing)
 
قطعه(Part)
 
هر سيستم مکانيکي از قطعات و اجزا مختلفي تشکيل يافته‌است.براي طراحي يک مکانيزم به صورت کامل بايستي ابتدا هر يک از اجزا و قطعات آن را به صورت مجزا طراحي نمود.اين کار در محيط Part صورت مي‌گيرد.نقطه آغاز کار در اين محيط يک نقشه(Sketch) دوبعدي يا سه بعدي است که از آن براي ساختن يک شکل خام استفاده مي‌شود.در اين بخش از نوار ابزار (Feature) بيشترين استفاده صورت مي‌گيرد.همچنين در محيط (Part) امکانات مناسبي براي طراحي قالب‌هاي تزريق پلاستيک,ورقکاري,جوش دادن قطعات و غيره وجود دارد.
 
مونتاژ(Assembly)
 
پس از اينکه قطعات به صورت مجزا در محيط (Part) ايجاد شدند آنها را وارد محيط (Assembly) منمايند.در اينجا با اعمال قيود خاص توسط دستور (Mate) از نوار ابزار (Assembly) قطعات مجزا را به يکديگر مرتبط مي‌کنند.از جمله اين قيود مي‌توان به موازي(Parallel),هم مرکز(Cocenteric),عمود(Perpendicular) و يا قيود پيشرفته نظير قيود ايجاد چرخدنده يا بادامک اشاره نمود. يکي از امکانات جالب در اين محيط امکان ايجاد تسمه براي پولي‌ها است که آنها را به يکديگر مرتبط مي‌کند.از ديگر امکانات جالي توجه گزينه تشخيص تداخل(Interference Detection)است که به طراح اجازه مي‌دهد تا با برسي قطعه پس از مونتاژ,تداخل‌هاي احتمالي را با ساير قطعات تشخيص داده و نسبت به رفع آن اقدام نمايد. در اين محيط مي‌توان با اعمال سرعت خطي و سرعت زاويه‌اي و همچنين شتاب ثقل,عملکرد مکانيزم را برآورد نموده تا تقريبي از کار مکانيزم به دست آيد.هر چند که اين امکانات براي شبيه سازي ديناميکي بسيار ناقص و ابتدايي بوده و روايت بسيار کاملتر آن در نرم‌افزار (Cosmos Motion) که در همين نوشتار بحث مي‌گردد آورده شده‌است.
 
نقشه کشي(Drawing)
 
در اين محيط مي‌توان اقدام به طراحي نقشه‌هاي دو بعدي نموده و يا از قطعات و مکانيزم‌هايي که در دو محيط قبلي ساخته شده‌اند استفاده نمود.قابليت‌هاي متعدد اين محيط يک تخته رسم الکترونيکي را براي کابر به ارمغان مي‌آورد که براحتي مي‌تواند هر گونه ترسيمي را به شکل دلخواه و بدون مشکلات استفاده از راپيدوگراف و غيره در کوتاهترين زمان انجام دهد.از جمله قابلت‌ها مي‌توان به اندازه گذاري خودکار نقشه‌هاي ايجاد شده از روي قطعات,تعيين نوع هاشور براي سطح مقطع با توجه به جنس قطعه,تعيين نوع خطوط و غيره اشاره کرد.
 
تحليل در ساليد ورکز
 
نرم‌افزار ساليد ورکز به همراه بسته‌اي به نام (Cosmos) ارايه مي‌گردد که قابليت‌هاي جالبي را براي تجزيه و تحليل در اختيار کاربر قرار مي‌دهد.بسته (Cosmos) شامل سه نرم‌افزار اصلي است که عبارتند از: Cosmos Works, Cosmos Motion, Cosmos FlowWorkd
 

موضوعات مرتبط: نرم افزار , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


معرفی دو نرم افزار آنلاین متالورژیکی
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 17:5 | بازدید : 1138 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )
معرفی دو نرم افزار آنلاین متالورژیکی

 


1. نرم افزار آنلاین اول مربوط به رسم دیاگرام ‏TTT‏ و یا ‏CCT‏ فولاد می باشد. این دیاگرام ها در عملیات ‏حرارتی فولاد بسیار مهم و کاربردی می باشند. برای دریافت دیاگرام برای فولاد مورد نظر ابتدا وارد نرم افزار ‏آنلاین شوید:‏

http://calculations.ewi.org/vjp/secure/TTTCCTPlots.asp

فرم مربوطه را با توجه به مشخصات فولاد تکمیل کنید:‏
‏- درصد کربن، سیلیسیم، منگنز، نیکل، مولیبدن، کروم، وانادیم، کبالت فولاد را وارد کنید. مقدار بور را باید ‏برحسب ‏ppm‏ (تعداد در ملیون) وارد کنید.‏
‏- دمای آستنیته فولاد را بر حسب کلوین وارد کنید، اگر می خواهید دمای ‏Ae3‎‏ به عنوان دمای آستنیته فولاد در ‏نظر گرفته شود عدد صفر را وارد کنید.‏
‏- حداقل و حداکثر سرعت سرد کردن را بر مبنای کلوین/ثانیه وارد کنید.‏
‏- در صورت نیاز می توانید حداقل و حداکثرزمان مندرج روی نمودار را تغییر دهید(بر حسب ثانیه).‏
‏-قسمت آخر مربوط به مشخصات استفاده کننده می باشد. نام، نام خانوداگی و آدرس ایمیل خود را وارد کنید.‏
 
برای مشاهده نمودار دکمه ‏Make Graph‏ را فشار دهید.‏
 
‏2. نرم افزار آنلاین دوم مربوط به پیش بینی ریزساختار و سختی ویکرز ناحیه جوش فولاد می باشد. برای به دست آوردن ‏این مقادیر ابتدا وارد نرم افزار آنلاین شوید.‏
 
فرم مربوطه را با توجه به مشخصات فولاد تکمیل کنید، پر کردن فرم مشابه مورد قبل می باشد.‏
http://calculations.ewi.org/vjp/secure/AshbyModel.asp

 
موضوعات مرتبط: نرم افزار , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مبدل آنلاین واحدهای سختی سنجی
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 17:4 | بازدید : 1365 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )
مبدل آنلاین واحدهای سختی سنجی

 

 

موضوعات مرتبط: نرم افزار , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بررسی عوامل خستگی و انواع شکست در چرخدنده ها
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 17:2 | بازدید : 1802 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

طراحان چرخدنده هميشه از اين موضوع تعجب مي کنند که چرا بعضي از چرخدنده ها بهتر و بيشتر از آنچه در فرمول هاي طراحي انتظار مي رفت کار مي کنند در حاليکه تعدادي ديگر حتي وقتي در داخل محدوده طراحي، بارگذاري  شده اند ناگهان دچار شکست مي شوند.

 

به همين دليل لازم است که عوامل خستگي چرخدنده به دقت بررسي شود.

 

 

انجمن چرخدنده سازان آمريکا (AGMA) خستگيهاي چرخدنده را به 5 دسته کلي زير تقسيم مي نمايد:


در اين مقاله عوامل خستگي و شکست دندانه هاي چرخدنده مورد بررسي قرار گرفته است. عواملي که باعث خستگي دندانه و در نهايت شکست آن مي شوند عبارتند از : 1ـ شکست حاصل از ممان هاي خمشي 2ـ سايش 3ـ کندگي 4ـ خراش که هر يک از عوامل خود به چند دسته تقسيم مي شوند.
اين عوامل ممکن است بر اثر نقص هايي باشد که در خود دندانه وجود دارد يا ممکن است بوسيله عملکرد ساير قطعاتي که در مجموعه چرخدنده اي بکار رفته اند ايجاد شوند. وقتي با يک دندانه آسيب ديده مواجه مي شويم براحتي نمي توان در مورد علت آسيب قضاوت کرد زيرا اين امر مستلزم تجربه کافي و تحقيقات دقيق مي باشد. با اين حال در اين مقاله سعي شده است بصورت کلي با اين پديده ها آشنا شويم.
مقدمه :
طراحان چرخدنده هميشه از اين موضوع تعجب مي کنند که چرا بعضي از چرخدنده ها بهتر و بيشتر از آنچه در فرمول هاي طراحي انتظار مي رفت کار مي کنند در حاليکه تعدادي ديگر حتي وقتي در داخل محدوده طراحي، بارگذاري  شده اند ناگهان دچار شکست مي شوند.
به همين دليل لازم است که عوامل خستگي چرخدنده به دقت بررسي شود.


انجمن چرخدنده سازان آمريکا (AGMA) خستگيهاي چرخدنده را به 5 دسته کلي زير تقسيم مي نمايد:


1ـ سايش (wear)


2ـ  خستگي سطحي


3 ـ تغيير شکل پلاستيک (plastic flow)


4ـ شکست دندانه


5ـ شکست هاي خستگي که 2 يا چند عامل فوق را با هم دارند.


هر يک از اين دسته ها خود به چند نوع و شکل مختلف تقسيم مي شود که در نهايت يک مهندس که  در  زمينه  چرخدنده  کار  مي کند  با  18 شکل مختلف از خستگي چرخدنده مواجه مي شود. به همين دليل در مواجه با يک  چرخدنده آسيب ديده بايد تلفيقي از علم و هنر آناليز صحيح را بکار برد. اگر آناليز خستگي بطور صحيحي انجام نشود ممکن است علت خستگي چيزي غير از علت اصلي تشخيص داده شود که در اين صورت طراح را به سمت ساخت يک مجموعه چرخدنده اي بزرگتر از آنچه که نياز است هدايت مي کند در حاليکه طراحي جديد نيز ممکن است داراي همان عيب قبلي باشد زيرا عامل اصلي تخريب هنوز تصحيح نشده است. به عنوان مثال يک چرخدنده که در سرعت بالا کار مي کند ممکن است براي ماهها داراي ارتعاش قابل قبولي باشد اما ناگهان علائم ارتعاش با دامنه بالا پديدار مي شود. تحقيقات دقيق روشن مي کند در مدتي که چرخدنده کار مي کرده دندانه ها دچار سايش شده اند و در نتيجه فاصله بين دندانه ها افزايش يافته که همين عامل باعث افزايش دامنه ارتعاش چرخدنده شده است. پس مشکل اصلي سايش دندانه ها است نه ارتعاش و ارتعاش بايد به عنوان يک عامل ثانويه در نظر گرفته شود. نکته مهم ديگري که بايد در نظر گرفته شود اين است که گاهي طراحي چرخدنده صحيح است ولي چرخدنده بر اثر رفتار ساير قطعاتي که در مجموعه چرخدنده اي شرکت دارند يا ساير عوامل (محيط، خطاي نصب و استقرار و …) دچار خستگي ناخواسته مي شود. به عنوان مثال فرض کنيد محور يک توربين توسط يک اتصال کوپلينگ به محور پينيون وصل شده است، در صورتيکه اين اتصال در انتقال نيرو داراي خطاي زيادي باشد يعني نيرو را طوري انتقال دهد که نيروهاي شعاعي و محوري بيشتر از آنچه در طراحي در نظر گرفته شده به پينيون وارد شود در آنصورت پينيون و ياتاقان محور آن به سرعت دچار سايش يا حتي شکست مي شوند. بنابراين راه حل طراحي مجدد پينيون يا تعويض ياتاقان محور آن نيست بلکه بايد در وضعيت اتصال (coupling) تجديد نظر کرد.


با اين مقدمه به سراغ انواع خستگي هايي که در يک چرخدنده رخ مي دهد مي رويم. تذکر اين نکته ضروري است که منظور از شکست خستگي در يک چرخدنده، گسيختگي (جدا شدن) دندانه نمي باشد بلکه هر عاملي که باعث شود چرخدنده از شرايط کاري مطلوب خارج گردد به عنوان يک نوع شکست خستگي محسوب مي شوند. لذا سايش نيز براي چرخدنده نوعي شکست خستگي محسوب مي شود.

1ـ سايش (wear) :
از نقطه نظر يک مهندس چرخدنده، سايش عبارتست از زدوده شدن يکنواخت يا غير يکنواخت فلز از روي سطح دندانه. 
علل اصلي سايش دندانه‌، تماس فلز به علت نامناسب بودن ضخامت لايه روغن، ذرات ساينده موجود در روغن که با شکستن لايه روغن باعث سايش سريع يا ايجاد خراش مي گردند و سايش شيميايي به علت ترکيب روغن و مواد افزوده شده است به آن مي باشند. سايش باعث کم شدن ضخامت دندانه و تغيير شکل پروفيل آن مي گردد که در نتيجه شکل پروفيل دندانه از حالت مطلوب (مثلا منحني اينولوت) خارج شده و خواص آن از بين مي رود. سايش بخصوص در چرخدنده هايي که بايد براي مدت نامحدود با سرعت بالا کار کنند يک پديده بسيار مهم است. البته سايش هميشه يک عامل منفي نيست بلکه وجود مقدار بسيار ظريفي سايش باعث اصلاح دندانه هاي درگير با هم و هماهنگ شدن آنها مي شود. پوليش کــــردن (polishing) که يک نوع عمليات پرداخت بسيار ظريف است نيز به معناي سائيدن قطعه به مقدار بسيار کمي مي باشد.


در شکل 1 مراحل رشد سايش در دندانه هاي چرخدنده اي با سختي قابل ماشينکاري نشان داده شده است. در مرحله اول سايش در حد پرداخت دندانه ها مي باشد که کمترين مقدار آن در حدود  خط گام رخ مي دهد. علاوه بر آن کندگيهاي ريزي در نزديک ريشه دندانه مشاهده مي شود. در مرحله دوم در سردندانه تغيير شکل پلاستيک که البته مقدار آن بسيار کوچک است آغاز مي گردد. علاوه بر اينکه سايش و کندگي در نزديک ريشه بيشتر شده است و اين روند تا مرحله چهارم ادامه مي يابد. همانطور که مشاهده مي کنيد در تمامي اين مراحل منطقه نزديک خط گام از کمترين سايش برخوردار است. (زيرا از نظر تئوري در نقطه گام غلتش محض و از نظر عملي مقدار ناچيزي لغزش وجود دارد) به همين علت در مرحله چهارم، منطقه خط گام بيشتر بار را انتقال خواهد داد که اين عمل باعث افزايش تنش هاي تماسي در منطقه خط گام و اغلب منجر به کندگي اين ناحيه مي گردد. در نتيجه چرخدنده دچار شکست شده و از حالت کاري مطلوب خارج خواهد شد. کاهش بار انتقالي و افزايش کيفيت روغنکاري براي بهبود اين وضعيت بسيار مفيد خواهد بود. توجه کنيد که سايش را مي توان مقدمه ظهور ساير شکست ها در دندانه دانست. بر اثر سائيده شدن دندانه ضخامت آن کاهش مي يابد. لذا علاوه بر کاهش مقاومت خمشي، در آغاز درگيري ضربه زيادي بر دندانه وارد مي شود که ممکن است باعث شکست دندانه شود. علاوه بر آن تغيير شکل پروفيل دندانه باعث تمرکز تنش در بعضي نقاط روي سطح دندانه مي شود که ممکن است باعث کندگي و يا شکست دندانه شود. در صورتي که علت سايش وجود مواد خارجي مانند براده هاي ماشين کاري ، باقيمانده هاي سنگزني و يا موادي که به طريقي وارد فضاي کاري چرخدنده ، شده اند باشد به اين سايش، اصطکاک ساينده (abrasive wear)  گويند. اما در صورتي که عامل سايش مواد شيميايي موجود در روانساز يا مواد آلوده کننده اي مانند آب، نمک رطوبت محيطي و … باشد به آن اصطکاک خورنده (corrosvie wear) گويند. اما شايد مهمترين سايش، سايشي باشد که ناشي از شکسته شدن موضعي لايه روغن به علت حرارت بيش از حد، مي باشد که باعث تماس فلز با فلز و اصطکاک چسبنده به شکل يک جوش و يا پارگي و يا خراش مي شود که اصطلاحا به اين نوع سايش scuffing گويند که خود به چند نوع نقسيم مي شود.  بطور کلي مستعدترين مکان ها براي اين نوع سايش، سر و ته دندانه مي باشد. (براي توضيحات بيشتر به منبع دوم مراجعه نمائيد.) از روش هاي جلو گيري از اين نوع سايش مي توان افزايش ويسکوزيته روغن، افزايش سختي چرخدنده، پرداخت خوب سطح دندانه و در بعضي مواقع اصلاح پروفيل دندانه و تاج گذاري دندانه (crowing) که در اين روش وسط دندانه به صورت يک برآمدگي، بالا مي آيد و بدين ترتيب بيشتر بار توسط اين قسمت منتقل مي شود را نام برد.


2ـ تغيير شکل پلاستيک (plastic flow) :
اين نوع شکست وقتي حاصل مي شود که سطوح تماس تسليم شده و تحت بار سنگين تغيير شکل دهند. معمولا اين نوع شکست در نوک و در دو انتهاي (طرفين) دندانه رخ مي دهد. اما در مواقعي که نيروهاي لغزشي در سطح دندانه زياد باشند تغيير شکل در سراسر دندانه مشاهده مي شود. بطوريکه سطح دندانه بصورت موج موج در مي آيد. (به اين نوع تغيير شکل پلاستيک rippling گويند) براي جلو گيري از تغيير شکل دندانه مي توان بار اعمالي را کم کرده يا بر سختي دندانه افزود. نوع ديگري از تغيير شکل پلاستيک که به علت سرعت لغزشي بالا در حلزون ها و چرخ حلزون ها و چرخدنده هاي هيپوئيد مشاهده مي شود شيار شيار شدن سطح دندانه است که به اين نوع تغيير شکل Ridging (شيار شيار شدن يا چروک شدن) گويند.


3ـ شکست دندانه :
شکست دندانه چرخدنده، شکستي است که در آن تمام يا قسمت قابل توجهي از يک دندانه بر اثر بارگذاري بيش از حد، ضربه يا اغلب بر اثر تنش هاي خمشي مکرري که بيش از مقدار حد دوام ماده چرخدنده است، از چرخدنده جدا مي شود. اين نوع از شکست حاصل خستگي خمشي دندانه تحت بار خمشي وارد بر آن مي باشد.


در بررسي شکست دندانه بررسي چند موضوع ضروري است :


1ـ3ـ نقطه کانوني :
نقطه کانوني، نقطه اي است که شکست از آنجا آغاز مي شود. اين نقطه ممکن است يک شيار يا پارگي در ناحيه منحني ريشه (Root fillet) ، يکي از ترکهايي که بر اثرعمليات  حرارتي در سطح قطعه بوجود مي آيد و يا نقطه اتصال بين منحني ريشه دندانه به منحني پروفيل دندانه (اين نقطه از نظر تئوري ضعيف ترين نقطه در مقابل تنش هاي خمشي است) باشد.


2ـ3ـ خورندگي مخرب (Fretting corrosion) :
در طول زماني که ترک در حال رشد است روغن به درون آن نفوذ کرده و هر گاه دندانه وارد درگيري مي شود فشار هيدروليکي زيادي توليد مي کند که اين فشار باعث تخريب و اشاعه ترک به زير سطح دندانه چرخدنده مي شود.


3ـ3ـ شکست براثر بارگذاري بيش از حد مجاز (over load Breakage) :
اگر شکست دندانه به علت بارگذاري بيش از حد مجاز يا بر اثر ضربه رخ داده باشد معمولا سطح شکسته شده به صورت ريش ريش است، حتي اگر دندانه کاملا سخت شده باشد. با اين حال سطح شکست شبيه رشته هاي يک ماده پلاستيکي است که جدا جدا پيچانده شده اند.


4ـ3ـ موقعيت شکست : 
معمولا شکست دندانه هاي چرخدنده از ناحيه منحني ريشه بخصوص در منطقه پيوستن منحني ريشه به منحني پروفيل دندانه، آغاز مي شود. (يک تير يک سردرگير در تکيه گاه داراي ضعيف ترين مقطع است). گاهي اوقات کندگي خط گام به قدري شديد است که باعث شروع شکست دندانه از خط گام مي شود. گاهي اوقات نيز انطباق تداخلي ناخواسته اي که بين دندانه هاي درگير رخ مي دهد يا تنش هاي پسماند عمليات حرارتي باعث مي شود که شکست در ناحيه ريشه در وسط دو دندانه آغاز شود. در برخي موارد نيز نقص هاي ساختاري که در عمليات آهنگري (forging) قطعه ايجاد شده باعث مي شود که دندانه از نقطه اي غير قابل پيش بيني بشکند.


4ـ کندگي در دندانه هاي چرخدنده (pitting) :
کندگي عبارتست از شکست خستگي حاصل از تنش هاي تماسي (hertzian stresses) که باعث مي شود قسمت هايي از سطح دندانه چرخدنده بصورت حفره کنده شود. بر اساس شدت خسارتي که به سطح خورده است مي توان کندگي را به سه دسته تقسيم کرد:


1ـ4 ـ کندگي اوليه : 
در اين کندگي، قطر حفره ها بسيار کوچک و در حد 0.4 تا 0.8 ميليمتر مي باشد. اين کندگي در نقاطي رخ مي دهد که تنش از حد مجاز تجاوز نمايد و بدين وسيله تمايل دارد تا با کندن اين نقاط از روي سطح، بار را دوباره پخش نمايد. بدين ترتيب با پخش هموارتر بار، عمل کندگي کاهش يافته و در نهايت متوقف مي شود. به همين دليل  به اين نوع کندگي، کندگي تصحيح کننده (corrective pitting) نيز گويند.


2ـ4 ـ کندگي مخرب (destructive pitting) : 
اين نوع کندگي نسبت به کندگي اوليه شديدتر و قطر حفره هاي کندگي نيز بزرگتر است و وقتي بوجود مي آيد که تنش سطحي در مقايسه با حد دوام ماده بزرگ باشد. در اين نوع کندگي در صورتي که بار کاهش نيابد کندگي بطور پيوسته ادامه مي يابد تا جائي که چرخدنده بايد از سرويس خارج شود.


3ـ4 ـ کندگي خرد کننده (spalling) : 
اين نوع کندگي حالت شديدتر کندگي مخرب است که کندگي ها داراي قطر بزرگتري بوده و ناحيه قابل توجهي را در برمي گيرد. کندگي خرد کننده معمولا پس از کندگي مخرب روي مي دهد و علت آن خستگي سطحي سطوح باقيمانده (سطوح کنده نشده توسط کندگي مخرب)‌ و يا راه يافتن حفره هاي حاصل از کندگيهاي مخرب به يکديگر مي باشد.


وقوع کندگي مخرب يا خرد کننده حاکي از عدم تحمل تنش هاي تماسي توسط سطح مي باشد در بعضي موارد افزايش سختي ماده يا استفاده از موادي که کربوره يا نيتريده شده اند به جاي مواد فعلي مي تواند اين مشکل را حل کند در غير اين صورت يک طراحي مجدد بايد انجام شود که در آن ضخامت دندانه يا فاصله مراکز دو چرخدنده افزايش مي يابد (افزايش فاصله مراکز بار انتقالي را کاهش مي دهد)در درگيري ميان چرخدنده و پينيون، پينيون از استعداد بيشتري براي کندگي برخوردار است زيرا معمولا ‌به علت کوچکتر بودن نسبت به چرخدنده، تعداد دور بيشتري مي زند و در نتيجه بيشتر در معرض تنش هاي سطحي قرار مي گيرد. ثانيا در صورتي که پينيون به عنوان راننده (driver) بکار رود (که اغلب چنين است) جهت نيروهاي لغزش از خط گام به سمت طرفين خط گام مي باشد که اين عامل باعث مي شود ماده در ناحيه خط گام تحت کشش قرار گرفته و آماده ترک شود. (براي توضيحات بيشتر به منبع دوم مراجعه فرمائيد)


نتيجه :
با توجه به مباحث فوق،‌ نمودار تجربي نشان داده شده در شکل 6  را به عنوان حاصل بحث مورد توجه قرار دهيم. اين نمودار حاصل آزمايش و انجام تستهاي تجربي بر روي يک چرخدنده نوعي مي باشد که نتايج آن  براي ساير چرخدنده ها نيز قابل تعميم است. در اين نمودار که برحسب گشتاور و سرعت خطي گام رسم شده 5 ناحيه مختلف را مشاهده مي کنيد. در ناحيه اول، از آنجا که سرعت چرخدنده آن قدر زياد نيست که بتواند لايه روغن هيدرو ديناميکي را تشکيل دهد. لذا اين ناحيه اغلب با خستگي سايشي مواجه مي شود. در ناحيه سوم با اينکه سرعت براي تشکيل يک لايه روغن مناسب است اما سرعت به قدري بالا است که حرارت ناشي از آن باعث شکسته شدن لايه روغن  شده و در نتيجه پديده خراش (scoring) يا جوش خوردگي رخ مي دهد. در ناحيه چهارم کندگي رخ مي دهد. اين پديده از آنجا که يک نوع شکست خستگي است لذا وابسته به زمان و بار اعمالي مي باشد و در صورتي که نتش هاي تماسي بيش از حد دوام ماده باشد در هر سرعتي بالاخره رخ خواهد داد. لذا اين ناحيه در تمامي نواحي بالاي حد دوام مشاهده مي شود. در ناحيه پنجم دندانه بيشترين استعداد را براي شکسته شدن دارد. علت اصلي شکست در اين ناحيه ضعيف شدن سطح مقطع دندانه بر اثر سايش، تغيير شکل پروفيل دندانه و تمرکز تنش در برخي نقاط بخصوص در ناحيه‏ ريشه بر اثر سايش يا شوک و ضربه وارد به دندانه بر اثر سايش و بالاخره خستگي خمشي مي باشد. بنابراين طراح بايد سعي کند براي يک عمر نامحدود، شرايط کاري چرخدنده را در ناحيه دوم قرار دهد.

 

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


انواع تغییر شکل
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 17:1 | بازدید : 1358 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

بررسي مکانيزمهاي ايجاد ترک و مکانيزمهاي متفاوت رشد سريع يا در حد بحراني ترک و رشد آرام و پايينتر از رشد بحراني از اهميت ويژه صنعتي برخوردارند. بررسي فعل و انفعالات فيزيکي که به هنگام شکست روي ميدهد چندان ساده نيست، زيرا چگونگي ايجاد ترک و رشد آن و بالاخره نوع شکست در مواد کريستالي به جنس، ساختار شبکه کريستالي، ريزساختار و از آنجا که قطعات معمولا به طور کامل سالم و بدون عيب نيستند به نوع، اندازه و موقعيت عيب، نوع و حالت تنش وارد بر آنها بستگي خواهد داشت. معمولا شکست درفلزات به شکست نرم و شکست ترد تقسيم مي شود.در صنعت هدف، کنترل و به تعويق انداختن شکست است.

شکست نرم: 
بسياري از فلزات و آلياژهاي آنها، به ويژه آنهايي که داراي شبکه fcc هستند، مانند آلومينيوم و آلياژهاي آن، در تمام درجه حرارتها، شکست نرم خواهند داشت. شکست نرم به آرامي و پس از تغيير شکل پلاستيکي زياد به ازاي تنشي بالاتر از استحکام کششي ظاهر ميشود. از مشخصات شکست نرم، تحت تاثير تنش کششي، ظاهر گشتن گلويي يا نازکي موضعي و ايجاد حفره هاي بسيار ريز در درون قسمت گلويي و اتصال آنها به يکديگر تا رسيدن به حد يک ترک ريز و رشد آرام ترک تا حد پارگي يا شکست نهايي است

مراحل مختلف شكست نرم در يك فلز انعطاف پذير

در اين نوع شکست علت ايجاد حفرهاي ريز در محدوده گلويي ميتواند تغيير شکل غير يکنواخت ناشي از ناخالصيهاي موجود در ماده اصلي زمينه باشد. لذا با ايجاد حفره هاي بسيار ريز در محدوده گلويي حالت تنش سه محوري برقرار ميشود که منجر به ايجاد ترک ميشود .
در طراحي و ساخت اجزاي ماشين آلات و در ساختمان سازي، تنشهاي وارد بر سازه هاي فلزي در محدوده الاستيکي انتخاب ميشود. بنابراين در کاربرد صنعتي، شکست در حالت تنش استاتيکي در مواد انعطاف پذير ( داکتيل ) يک پيشامد نامطلوب است.

ترك داخلي در نا حيه نازك شده در نمونه كششي مس با خلوص بالا

شکست ترد:
شکست ترد معمولا در فلزاتي با ساختار کريستالي مکعب مرکزدار(bcc ) و هگزاگونال متراکم (hcp) و آلياژهاي آنها در درجه حرارتهاي پايين ( معمولا پايينتر از دماي معمولي محيط ) و سرعتهاي تغيير شکل بالا بطور ناگهاني ظاهر ميشود. شکست ترد در امتداد صفحه کريستالي معيني، به نام صفحه کليواژ، انجام ميگيرد. در شکست ترد عموما تغيير شکل پلاستيکي قابل توجهي در منطقه شکست مشاهده نميشود.نظريه شکست ابتدا علت شکست را اين چنين بيان کرد که تمام پيوندهاي اتمي در امتداد صفحه شکست هم زمان با هم گسيخته ميشوند. بدين ترتيب که با ازدياد تنش فاصله اتمها از يکديگر دور ميشوند ودر نهايت به محض اينکه تنش به حد تنش شکست ( تنش بحراني ) رسيد، در نتيجه گسستن تمامي پيوندهاي اتمي در صفحه عمود بر امتداد کشش، شکست پديدار ميشود.در جدول زير تنشهاي بحراني عمود بر صفحات کريستالي معين در چند تک کريستال براي شکست داده شده است.

شكست ترد وتعدادي از تك كريستالها

عملا تنش لازم براي شکست مواد لازم فلزي به اندازه قابل توجهي کمتراز تنش شکست محا سبه شده ا ز طريق تئوري است . بنابراين فعل وانفعال شکست نميتواند از طريق گسستن همزمان تمامي پيوند هاي اتمي درامتداد سطح شکست صورت گيرد. بد ين ترتيب فعل و انفعالات شکست عملا بيشتر از طريق ايجاد يک ترک بسيار ريز به عنوان منشا ترک و رشد و پيشروي آن انجام ميگيرد . براي پيشروي ترک د ر يک ماده لازم است مقدار تنش متمرکز در نوک ترک از استحکام کششي در آن موضع فراتر رود . د ر مواردي که شرايط براي پيشروي منشا ترک مساعد نيست ترک مي تواند متوقف گشته وشکست پديدار نشود.


تئوري گريفيت:
او چنين بيان مي کند که در ماده اي که حاوي تعدادي ترک بسيار ريز باطول معيني است ، همين که مقدار تنش متمرکز درنوک ترک ، حداقل به مقدار تنش لازم براي گسستن پيوندهاي اتمي د رآن موضع ( استحکام کششي ) رسيد، شکست ظاهر ميشود . باپيشرفت ترک ، سطح ترک افزايش مي يابد . اين مطلب بدين معني است که براي ايجاد اين سطح بايد انرژي به کار برده شود . اين مقدار انرژي از انرژي تغيير شکل کسب مي شود.
بنابراين فرضيه گريفيت علت پديدار گشتن شکست ترد را وجود ترکها و خراشهاي سطحي بسيار ريز ( با اندازه بحراني) و پائين بودن استحکام را د رآن مواضع مي داند . اماموادب هم وجود دارد که بد ون داشتن ترکهاي سطحي بسيار ريز شکست ترد د ر آنها پديدار مي شود . بنابراين د ر اين گونه مواد هم بايد فعل وانفعالاتي صورت گيرد که موجب به وجود آمدن تمرکز تنش وفراتر رفتن موضعي مقدارتنش از استحکام کششي ود رنتيجه ايجاد منشا ترک شود. زنر و اشترو مکانيزم اين فعل و انفعال راچنين بيان داشتند که در حين تغيير شکل پلا ستيکي نابجاييها در پشت موانع ( مانند مرزدانه ها ومرز مشترک د و قلوييها ) تجمع يافته وبدين ترتيب در زير نيم صفحه هاي مربوط به اين نابجاييها ترکهاي بسيار ريزي ايجاد مي شود .
اين ترکهاي بسيار ريزهمچنين مي تواند محلهاي مناسبي براي نفوذ عناصري مانند اکسيژن ، ازت وکربن درآنها وايجاد فازهاي ثانوي ترد ودر نتيجه شکست ترد باشند. چنين رفتار ترد د ر شکست ترد مس باوجود عناصري مانند آنتيموان وآهن همراه بااکسيژن مشاهده شده است .

مكانيزم ايجاد ترك از طريق نابجاييها

الف) تجمع نابجائيها در پشت مرز دانه ها (Zener) 
ب) تلاقي نابجائيها (Cottrell)

کاترل مکانيزم د ومي رابراي ايجاد منشا ترک ارائه کرد. بد ين صورت که منشا ترکهاي ريز مي تواند د ر اثر تلا قي د و صفحه لغزش بايکد يگر ، د ر نتيجه د ر هم آميختن نابجاييها د ر محل تلا قي آن د و صفحه و ايجاد نابجاييها ي جد يد ، ناشي شود، اين مکانيز م مي تواند د ليلي براي ايجاد سطح شکست ( صفحه کليواژ ) مشاهده شده د ر صفحه (001 ) د ر فلزات باساختار کريستالي مکعب مرکزدار (bcc ) باشد.
درفلزات چندين کريستالي شکست تر د ميتواند به صورت برون دانه اي ( بين دانه اي) و يا درون دانه اي باشد.شکست برون دانه اي در بين دانه ها د ر امتداد مرز دانه ها ظاهر مي شود. د ليل اين نوع شکست بيشتر ميتواند وجود ناخالصيها يا جدايش و رسوب عناصر يا فازهاي ترد و شکننده د ر امتداد مرز دانه ها باشد. شکست ترد درفلزات بيشتر به صورت درون دانه اي است . بدين ترتيب که ترک د ر داخل دانه ها گسترش مي يابد. د رجه حرارت و سرعت تغيير شکل تاثير مخالفي برروي نوع شکست خواهد داشت ، به طوري که باکاهش درجه حرارت و ازد ياد سرعت تغيير شکل ، تمايل براي شکست ترد به صورت درون دانه اي د ر حين خزش د ر نتيجه تغييرات شيميائي دراثر اکسيداسيون ممکن خواهد بود. چنانچه اکسيداسيون برون دانه اي در فلزات صورت گيرد، تنش شکست بسيار کاهش مي يابد.

تافنس شکست:
چنانچه در جسمي ترک وجود داشته باشد، د راين صورت استحکام آن جسم استحکامي نيست که از طريق آزمايش کشش به دست مي آيد ، بلکه آن کمتر است. د راين صورت مسئله ترک واشاعه آن اهميت پيدا مي کند. در اينجا تافنس شکست به رفتار مکانيکي اجسام ، شامل ترک ياد يگر عيوب بسيار ريز سطحي ياداخلي مربوط ميشود. البته م يتوان اذعان کرد که عموما تمام اجسام عاري از عيب نبوده و شامل عيوبي هستند . دراين صورت آن چه که د رطراحي و اتنخاب مواد براي ما اهميت صنعتي ويژه اي دارد ، مشخص کردن حد اکثر تش قابل تحمل براي جسمي است که شامل عيبي با شکل و اندازه معيني است . بنابراين به کمک تافنس شکست مي توان توانايي جسمي که بطور کامل سالم نيست راد رمقابل يک بار خارجي وارد برجسم سنجيد.معمولابراي تعيين تافنس شکست از آزمايش کشش برروي نمونه آماده شده اي از جنس معين که ترکي بطول وشکل معيني برطبق استاندارد درسطح ياداخل نمونه بطورعمد ايجاد شده استفاده مي شود، شکل نمونه به گونه اي د ر دستگاه آزمايش کشش قرار مي گيرد که ترک ريز به صورت عمود برامتداد تنش کششي قرار گيرد.

اکنون اين سئوال مطرح مي شود که به ازاي چه مقداري از تنش s جوانه ترک مصنوعي د ر داخل جسم گسترش مي يابد تاحدي که منجر به شکست نمونه شود . در اطراف اين ترک تنش به صورت پيچيده اي توزيع مي شود. حداکثر تنش کششي ايجاد شده د ر راس ترک بزرگتر از خارجيs است و تنش بحراني ( sc ) ناميده ميشود.تا زماني که sc کوچکتراز استحکام کششي است نمونه نمي شکند .با وارد آمدن تنش به نمونه د ر محدوده الاستيکي ابتدا انرژي پتانسيل در نمونه ذ خيره مي شود . موقعي که ترک شروع به رشد مي کند بين مقدارکاهش انرژي پتانسيل ذخيره شده د رنمونه وانرژي سطحي ناشي از رشد ترک تعادل برقرار است . تازماني رشد ترک ادامه پيدا مي کند که از انرژي الاستيکي کاسته و به انرژي سطحي افزوده شود، يعني تالحظه اي که شکست ظاهر گرد د .ابتدا گريفيث با توجه به روابط مربوط به انرژي پتانسيل ذ خيره شده و انرژي سطحي ترک در ماده الاستيکي ،مانند شيشه و تغيير و تبد يل آنها به يک د يگررابطه زير را ارائه کرد: 
s=?2Egs ? pa

اين رابطه براي حالت تنش د و بعدي برقرار است . gs د ر اين رابطه انرژي سطحي ويژه و E مد ول الاستيکي ماده است .براي حالت تغيير شکل د و بعدي ( حالت تنش سه بعدي باصرفنظر از تغيير شکل د ربعد سوم ) رابطه زير را ارائه کرد:

(s = ? 2Egs ? pa(1_ n²


لازم به تذکر است که رابطه گريفيث براي يک ماده الاستيکي شامل ترک بسيار ريز باراس ترک تيز ارائه شد و اين رابطه ترک باشعاع راس ترک 0?r را شامل نمي شو د . بنابراين رابطه گريفيث شرط لازم براي تخريب است ، اما شرط کافي نيست .
در رابطه گريفيث انرژي تغيير شکل پلاستيکي در نظر گرفته نشده است . ازاين ر و اروان انرژي تغيير شکل پلاستيکي ، که براي فلزات و پليمرها در فرآيند شکست قابل توجه است رادر نظر گرفت و رابطه زير راارائه کرد:

s = ? 2E(gs+gp) ? pa

سپس اروين رابطه گريفيث را براي موادي که قابليت تغيير شکل پلاستيکي دارند ، به کار برد و باتوجه به ميزان رها شدن انرژي تغيير شکل الاستيکي در واحد طول ترک د رحين رشد (G) رابطه زير را براي حالت تنش د و بعدي ارائه داد :

s = ? EG ? pa

بامقايسه با رابطه قبل (gs+gp) 2 = s است . بد ين ترتيب د ر لحظه ناپايداري ، وقتي ميزان رها شد ن انزژي تغيير شکل الاستيکي به يک مقدار بحراني رسيد ، شکست پديدار مي شود. در اين صورت در لحظه شکست :
براي حالت تنش دو بعدي Gc=pasc²?E
براي حالت کرنش دو بعديGc= pa(1- n² ) sc² ? E = Kc² ? E

Gcمقياسي براي تافنس شکست يک ماده بوده و مقدار آن براي هر ماده اي ثابت و معين است . بامعلوم بودن اين کميت مي توان مشخص کرد که مقدارa به چه اندازه اي بايد برسد تاجسم بشکند . بدين ترتيب اين رابطه در مکانيزم شکست اهميت دارد. هرچقدر Gcکوچکتر باشد ، تافنس کمتر يا به عبارتي ماده تردتراست .رابطه زير را براي حالت تنش دو بعدي مي توان به صورت زير نوشت :

Gc = ? EGc ? pa

و براي شرايط تغيير شکل نسبي د و بعدي رابطه زير ارائه شده است :

(s = ? EGc ? pa(1_n²

تعيين تنش شکست بحراني sc کار چندان ساده اي نيست . اما مي توان گفت که به ازاي تنشهاي جسم باوجود ترک هنوز نمي شکند . از اين رو تنش درحد پاينتر از مقدار بحراني با ضريب شدت تنش K توصيف و رابطه زير براي آن ارائه شد ه است :

K= fs? pa

در اين رابطه f ضريب هند سه نمونه معيوب ، s تنش اعمالي وa اندازه عيب است ، در شکل تئوري گريفيث اگر عرض نمونه نامحدود فرض شود ، دراين صورت 1 = f است . با انجام آزمايش روي نمونه اي با اندازه معيني از عيب مي توان مقدار k ، که به ازاي آن ترک شروع به رشد کرده و موجب شکست ميشود ، را تعيين کرد . اين ضريب شدت تنش بحراني به عنوان تافنس شکست ناميده ميشود و به Kc نشان داده ميشود .اماازطرفي ، همچنين به ازاي تنش ثابتي درحد کوچکتر از استحکام کششي باافزايش کند ترک ، طول ترک (a) ميتواند به مقدار بحراني برسد و به ازاي آن نمونه تخريب شود.

تافنس شكست (Kc) از فولادي با تنش تسليم MN.m2 2070 با افزايش ضخامت تا تافنس شكست در حالت تغيير شكل صفحه اي (دو بعدي) كاهش مي يابد.

کميتهاي Kcو Gc بستگي به ضخامت نمونه دارد. همين که ضخامت نمونه افزايش يافت ، تافنس شکست Kcتا مقدار ثابتي کاهش مي يابد ، اين مقدار ثابت Kc تافنس شکست تغيير شکل نسبي دو بعدي KIc ناميده مي شود . Kc کميتي مستقل از اندازه نمونه است و در محاسبه استحکام که مستلزم اطمينان بالاست ، به کار ميرود .

بنابراين در طراحي در محاسبات بايد روابط زير توجه شود : 
s< Kc ? ? pa

و در حالت تغيير شکل دو بعدي ( حالت تنش سه بعدي باناچيز بودن تغيير شکل در بعد سوم): 
s< K1c ? ? pa

کميتهاي K1c و G1c نه فقط براي گسترش ترک ترد ونرم تعريف شد ه است ، بلکه همچنين براي شکست تحت شرايط تنش خوردگي ، خستگي و خزش نيز به کار ميرود. در جداول زير تافنس شکست تعدادي از مواد ارائه شده است .

تافنس شكست تعدادي از مواد طراحي

تافنس شكست در حالت تغيير طول نسبي دومحوري (KIc) تعدادي از مواد

اگر حد اکثر اندازه عيب موجود در قطعه a و مقدار تنش وارد برآن s باشد ، ميتوان ماده اي را باتافنس شکست Kc يا K1c به اندازه کافي بالا ، که بتواند از رشد ترک جلوگيري کند، انتخاب کرد. همچنين اگر حداکثر اندازه مجاز عيب موجود درقطعه و تافنس شکست ماده ، يعني Kc يا K1c، معلوم باشد در آن صورت ميتوان حداکثر تنش قابل تحمل براي قطعه رامشخص کرد. از اين رو ميتوان اندازه تقريبي قطعه را تيين کرد، آن چنان که از پايينتر آمدن حداکثر تنش ايجاد شده از حد مجاز، اطمينان حاصل شود. 
همچنين اگر ماده معيني انتخاب و اندازه قطعه و تنش وارد برآن مشخص شده باشد ، حد اکثر اندازه مجاز عيب قابل تحمل را ميتوان به طور تقريب بدست آورد. 
توانايي هرماده در مقابل رشد ترک به عوامل زير بستگي دارد:
1- عيوب بزرگ ، تنش مجاز را کاهش ميدهد. فنون خاص توليد، مانند جداسازي و کاهش ناخالصيهااز فلز مذاب و فشردن ذرات پودر در حالت داغ در توليد اجزاي سراميکي همگي ميتواند موجب کاهش اندازه عيب شود و تافنس شکست را بهبود ببخشد.
2- در فلزات انعطاف پذير ، ماده مجاور راس ترک ميتواند تغيير فرم يابد . به طوري که سبب باز شدن راحت راس ترک و کاسته شدن از حساسيت آن شده و ضزيب شدت تنش را کاهش داده و از رشد ترک جلوگيري ميکند معمولا افزايش استحکام فلز انعطاف پذيري را کاهش ميدهد و سبب کاهش تافنس شکست ميشود ، مانند سراميکهاوتعداد زيادي از پليمرها ، تافنس شکست بسيار پايينتر از فلزات دارند.
3- مواد ضخيمتر وصلبتر داراي تافنس شکست کمتر از مواد نازک هستند.4- افزايش سرعت وارد کردن بار، مانند سرعت وارد شدن بار د ر آزمايش ضربه ، نوعاتافنس شکست جسم را کاهش ميدهد.5- افزايش درجه حرارت معمولا تافنس شکست راافزايش ميدهد، همان گونه که د ر آزمايش ضربه اين چنين است .6- با کوچک شدن اندازه دانه ها معمولا تافنس شکست بهبود مييابد ، د ر حالي که با وجود عيوب نقطه اي و نابجاييهاي بيشتر تافنس شکست کاهش مييابد. بنابراين مواد سراميکي دانه ريز ميتواند مقاومت به رشد ترک را بهبود بخشند.

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


فلزات و تغییر شکلشان
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 17:1 | بازدید : 1266 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

فلزات و تغيير شکلشان
فلز ماده‌اي است که مي‌توان آن را صيقل داده و براق کرد، يا به طرح‌هاي گوناگون در آورد و از آن مفتول‌هاي سيمي ظريف تهيه کرد. فلز جسمي است که آزمايش‌هاي مربوط به گرما و مهم‌تر از همه جريان الکتريکي را به خوبي هدايت مي‌کند. فلزات با يکديگر فرق زيادي دارند، از جمله در رنگ و سختي و نرمي، تعدادي از آنها ممکن است به آساني خم شده و يا خيلي محکم و مقاوم باشند .

شکل واقعي فلزات
شکل واقعي فلزات به اندازه يون و تعداد الکترون‌هايي که هر يون در حوزه اشتراکي دارد و انرژي يون‌ها و الکترون‌ها بستگي دارد. هر قدر فلز گرمتر شود اين انرژي زيادتر خواهد شد. پس فلزات گوناگون ممکن است طرح‌هاي گوناگوني به خود بگيرند. يک فلز ممکن است در حرارت‌هاي مختلف، طرح‌هاي متنوعي را اختيار کند، اما در بيشتر آرايش‌ها، يون‌ها کاملاً پهلوي هم قرار دارند، و معمولاً تراکم در فلزات زيادتر از ديگر مواد است. اختلافات عمده فلزات و ديگر جامدات و مايعات.فلزات هادي خوب برق هستند. چون الکترون‌هاي آنها براي حرکت مانعي ندارند. همه فلزات جامد و مايع گروهي الکترون آزاد دارند، طبعا همه فلزات هادي‌هاي خوب الکتريسيته هستند. به اين سبب فلزات از ديگر گروه‌هاي عناصر، کاملاً متفاوت دارد.
اختلاف عمده فلزات و ديگر جامدات و مايعات، در توانايي هدايت گرما و الکتريسيته است. هادي خوب آزمايش‌هاي مربوط به گرما جسمي است که ذرات آن طوري تنظيم شوند که بتوانند آزادانه نوسان يافته و به ذرات مجاور خود نيز امکان نوسان آزاد را بدهند. "گرم شدن" همان نوسانات سريع يون‌ها و الکترون‌ها است. در فلزات چون گروه الکترون‌ها، غبار مانند يون‌ها را احاطه مي‌کنند، طبعا هادي‌هاي خوبي براي حرارت هستند «رسانش گرمايي فلزات).

مقاومت مکانيکي فلز
مقصود آن مقدار باري است که فلز مي‌تواند تحمل کرده، نشکند. بسياري از فلزات، وقتي گرم هستند، اگر تحت فشار قرار گيرند، شکل خود را زيادتر از موقعي که سرد هستند، تغيير مي‌دهند. بسياري از فلزات در زير فشار متغيير مانند نوسانات، آسانتر از موقعي که سنگين باري را تحمل مي‌کنند، مي‌شکنند.

علت درخشش فلزات
دليل اول آن است که با طرح ريزي و براق کردن صحيح مي‌توان فلزات را به شکل خيلي صاف تهيه کرد. گر چه آنها نيز تصاوير را خوب منعکس مي‌کنند، ولي ظاهر سفيد و درخشان بيشتر قطعات فلزي صيقلي شده را ندارند. بطور کلي جلا و درخشندگي فلز بستگي دارد به گروه الکترون‌هاي آن دارد.الکترون‌ها مي‌توانند هر نوع انرژي را که به روي فلزات مي‌افتد جذب کنند؛ زيرا در حرکت آزاد هستند. بيشتر انرژي الکترون‌ها از تابش نوري است که به آنها مي‌افتد، خواه نور آفتاب باشد يا نور برق. اکثر فلزات همه انرژي جذب شده را پس مي‌دهند، به همين دليل، نه تنها درخشان بلکه سفيد به نظر مي‌آيند.

علت تغيير شکل فلزات
بسياري از فلزات در حرارت ويژه‌اي، آرايش يون‌هاي خود را تغيير مي‌دهند. با تغيير ترتيب آرايش يون‌هاي بسياري از خصوصيات ديگر فلز نيز دگرگون مي‌شود و ممکن است فلز کم و بيش شکننده، قردار، بادوام و قابل انحنا شود يا اينکه انجام کار با آن آسان گردد. بسياري از فلزات در هنگام سرد بودن، به سختي تغيير شکل مي‌پذيرند. بيشتر فلزات جامد را به زحمت مي‌توان در اثر کوبيدن به صورت ورقه و مفتو‌ل‌هاي سيم در آورده، ولي اگر فلز گرم شود، انجام هر دو آسان است.

جستارهاي وابسته

آلياژ 
اجسام رسانا 
الکترون 
انبساط جامدات 
انتقال گرما 
جامد 
تنگستن 
رسانش الکتريکي فلزات 
فلزات مايع 
مقاومت مکانيکي 
بسياري از قطعات آلومينيمي به همان روش و با استفاده از همان دستگاه هايي شکل داده مي شوند که براي شکل دادن فلزاتي چون فولاد ، مس و غيره به کار مي رود اما در شکل دادن آلومينيم و آلياژهيا آن براي دستيابي به شکل مورد نظر بايد چندين مطلب مهم را در نظر گرفت از ميان خواص مشخص آلومينيم مي توان خواص زير را نامب رد آلومينم سطحي نرمتر از فولاد دارد آلومينيم در مقابل شيار ( شکاف ) حساس است آولومينم اگر تحت خمش قرار بگيرد تمايل قابل توجه اي در بر گشتنب ه حالت اوليه خود دارد ( فنريت بالا)آلومينيم ضريب انتساط حرارتي و قابليت حدايت حرارتي زيادي دارد سطح آلومينم به آساني آسيب مي بيند بنابراين توليدات نيمه تمام و قطعات تمام شده آلومينيم بايد در موقع جابه جايي کل شود و از اکسيژن يا شراندن آن بر روي ميز کار و کف زمين پرهيز کرد از آلودگي سطح فلزي آلومينيم با ذرات فلزات سنگين بايد پرهيز شود زيرا در صورت وجود رطوبت به خودگي آلومينيم کمک مي کند.

آلومينم داراي فنريت زيادي است وقتي آلومينيم خم يا تا شود قابليت انعطاف ( فنريت ) خيره کننده در مقايسه با قابيت انعطاف ( فنريت ) فولاد معمولي از خود نشان مي دهد هر چه آلياژ سخت تر باشد فنريت آن بيشتر است برگشت پذيري را مي توان با خم کردن بيش از اندازه جبران کرد ولي مقدار صحيح و مطلوب آن براي کار مورد نظر را بايد از طريق آزمايش و خظا تعيين کرد فنريت زياد آلومينم در مقايسه با فولاد هب علت مدول الاستيکي نسبتا پايين آن است بيش از حد گرم کردن ماده آلومينيمي در دماهاي غير مجاز حتي به مدت بسيار کوتاه آسيب جبران ناپذيريبه فلز مي رساند آن قدر که بريا برازندگي آن با کار بايد آن را دوباره ذوب کرد بنابر اين در کليه عمليات کار گرم بايد دقت دما را کنترل کرد.اغلب عمليات شکل دادن آلومينيم در حالت سرد انجام مي گيرد زيرا وقتي پوفيلي با رويه نازک و روق هاي نازک حرادت داده مي شوند امکان تاب خوردن آنها وجود دارد نيروي لازم براي تغيير شکل آلومينيم کمتر از فولاد است نرمي آلومينيم به خود ماده ( نوع آلياژ ) و حالت آن بستگي دارد وضعيت آلومينيم مانند هر فلز ديگري در اثر کار سرد تغيير مي کند تاثير کار سرد بر آلومينم از اين قرار است ماده مستحکم تر و سخت تر مي شود در قطعه تنش توليد مي شود اگر تغيير شکل از ظرفيت تغيير شکل پذيري فلز بيشتر شود کار سرد مممکن است باعث ترک خوردن آن شود راحت ترين ماده آلومينيمي از نظر تغيير شکل و نرمي آلويمينم حالص آلومينيم تصفيه شده و آلياژ Al-Mn در حالت نرم است.

آلومينيم خالص و آلياژهاي آلومينيم در حالت نيمه سخت و آلياژهاي پير سختي پذير در حالت نرم در حال کار پذير هستند گر چه کارپذيري آن ها کمتر از موادبيشتر شاد شده است آلياژ هاي آلومينيم در حالت سخت يا حالات کاملا پير سهت شده به مقدار کمي کار پذيرند و به طور کلي کارپذيري آنها بسيار مشکل است.آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم 534% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al-Liمي تواند حدود 10 درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود.

آلياژ هاي Al-Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند. آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم 534% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al-Liمي تواند حدود 10 درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود آلياژ هاي Al-Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند .

آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم 534% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al-Liمي تواند حدود 10 درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود آلياژ هاي Al-Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند استکام بالاي آلياژهاي Al-Li ناشي از قابليت آن ها براي پير سختي است مهمترين زمينه هاي کاربرد آلومينم در صنايع عبارتند از :1- مصارف خانگي نظير ظروف 2- مصارف ساختماني نظير در و پنجره 3- مصارف تاسيساتي نظير لوله و اتصالات 4- مصارف صنايع فضايي5- مصارف اتومبيل سازي 6- مصارف کشتي سازي بدنه پروانه پمپ 7- مصارف تجاري و بسته بندي چاي مواد لبني ضخامت تا 10 ميکرون 8- مصارف الکتريکي : نظير کابل ها .
بسياري از قطعات آلومينيمي به همان روشو با استفاده از همان دستگاه هايي شکل داده مي شوند که براي شکل دادن فلزاتي چون فولاد ، مس و غيره به کار مي رود اما در شکل دادن آلومينيم و آلياژهيا آن براي دستيابي به شکل مورد نظر بايد چندين مطلب مهم را در نظر گرفت از ميان خواص مشخص آلومينيم مي توان خواص زير را نامب رد آلومينم سطحي نرمتر از فولاد دارد آلومينيم در مقابل شيار ( شکاف ) حساس است.
آلومينيوم اگر تحت خمش قرار بگيرد تمايل قابل توجه اي در بر گشتنب ه حالت اوليه خود دارد ( فنريت بالا)آلومينيم ضريب انتساط حرارتي و قابليت حدايت حرارتي زيادي دارد سطح آلومينم به آساني آسيب مي بيند بنابراين توليدات نيمه تمام و قطعات تمام شده آلومينيم بايد در موقع جابه جايي کل شود و از اکسيژن يا شراندن آن بر روي ميز کار و کف زمين پرهيز کرد از آلودگي سطح فلزي آلومينيم با ذرات فلزات سنگين بايد پرهيز شود زيرا در صورت وجود رطوبت به خودگي آلومينيم کمک مي کند آلومينم داراي فنريت زيادي است.

وقتي آلومينيم خم يا تا شود قابليت انعطاف ( فنريت ) خيره کننده در مقايسه با قابيت انعطاف ( فنريت ) فولاد معمولي از خود نشان مي دهد هر چه آلياژ سخت تر باشد فنريت آن بيشتر است برگشت پذيري را مي توان با خم کردن بيش از اندازه جبران کرد ولي مقدار صحيح و مطلوب آن براي کار مورد نظر را بايد از طريق آزمايش و خظا تعيين کرد فنريت زياد آلومينم در مقايسه با فولاد هب علت مدول الاستيکي نسبتا پايين آن است بيش از حد گرم کردن ماده آلومينيمي در دماهاي غير مجاز حتي به مدت بسيار کوتاه آسيب جبران ناپذيريبه فلز مي رساند آن قدر که بريا برازندگي آن با کار بايد آن را دوباره ذوب کرد بنابر اين در کليه عمليات کار گرم بايد دقت دما را کنترل کرد .

 

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


فلزات و تغییر شکلشان
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 17:1 | بازدید : 1261 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

فلزات و تغيير شکلشان
فلز ماده‌اي است که مي‌توان آن را صيقل داده و براق کرد، يا به طرح‌هاي گوناگون در آورد و از آن مفتول‌هاي سيمي ظريف تهيه کرد. فلز جسمي است که آزمايش‌هاي مربوط به گرما و مهم‌تر از همه جريان الکتريکي را به خوبي هدايت مي‌کند. فلزات با يکديگر فرق زيادي دارند، از جمله در رنگ و سختي و نرمي، تعدادي از آنها ممکن است به آساني خم شده و يا خيلي محکم و مقاوم باشند .

شکل واقعي فلزات
شکل واقعي فلزات به اندازه يون و تعداد الکترون‌هايي که هر يون در حوزه اشتراکي دارد و انرژي يون‌ها و الکترون‌ها بستگي دارد. هر قدر فلز گرمتر شود اين انرژي زيادتر خواهد شد. پس فلزات گوناگون ممکن است طرح‌هاي گوناگوني به خود بگيرند. يک فلز ممکن است در حرارت‌هاي مختلف، طرح‌هاي متنوعي را اختيار کند، اما در بيشتر آرايش‌ها، يون‌ها کاملاً پهلوي هم قرار دارند، و معمولاً تراکم در فلزات زيادتر از ديگر مواد است. اختلافات عمده فلزات و ديگر جامدات و مايعات.فلزات هادي خوب برق هستند. چون الکترون‌هاي آنها براي حرکت مانعي ندارند. همه فلزات جامد و مايع گروهي الکترون آزاد دارند، طبعا همه فلزات هادي‌هاي خوب الکتريسيته هستند. به اين سبب فلزات از ديگر گروه‌هاي عناصر، کاملاً متفاوت دارد.
اختلاف عمده فلزات و ديگر جامدات و مايعات، در توانايي هدايت گرما و الکتريسيته است. هادي خوب آزمايش‌هاي مربوط به گرما جسمي است که ذرات آن طوري تنظيم شوند که بتوانند آزادانه نوسان يافته و به ذرات مجاور خود نيز امکان نوسان آزاد را بدهند. "گرم شدن" همان نوسانات سريع يون‌ها و الکترون‌ها است. در فلزات چون گروه الکترون‌ها، غبار مانند يون‌ها را احاطه مي‌کنند، طبعا هادي‌هاي خوبي براي حرارت هستند «رسانش گرمايي فلزات).

مقاومت مکانيکي فلز
مقصود آن مقدار باري است که فلز مي‌تواند تحمل کرده، نشکند. بسياري از فلزات، وقتي گرم هستند، اگر تحت فشار قرار گيرند، شکل خود را زيادتر از موقعي که سرد هستند، تغيير مي‌دهند. بسياري از فلزات در زير فشار متغيير مانند نوسانات، آسانتر از موقعي که سنگين باري را تحمل مي‌کنند، مي‌شکنند.

علت درخشش فلزات
دليل اول آن است که با طرح ريزي و براق کردن صحيح مي‌توان فلزات را به شکل خيلي صاف تهيه کرد. گر چه آنها نيز تصاوير را خوب منعکس مي‌کنند، ولي ظاهر سفيد و درخشان بيشتر قطعات فلزي صيقلي شده را ندارند. بطور کلي جلا و درخشندگي فلز بستگي دارد به گروه الکترون‌هاي آن دارد.الکترون‌ها مي‌توانند هر نوع انرژي را که به روي فلزات مي‌افتد جذب کنند؛ زيرا در حرکت آزاد هستند. بيشتر انرژي الکترون‌ها از تابش نوري است که به آنها مي‌افتد، خواه نور آفتاب باشد يا نور برق. اکثر فلزات همه انرژي جذب شده را پس مي‌دهند، به همين دليل، نه تنها درخشان بلکه سفيد به نظر مي‌آيند.

علت تغيير شکل فلزات
بسياري از فلزات در حرارت ويژه‌اي، آرايش يون‌هاي خود را تغيير مي‌دهند. با تغيير ترتيب آرايش يون‌هاي بسياري از خصوصيات ديگر فلز نيز دگرگون مي‌شود و ممکن است فلز کم و بيش شکننده، قردار، بادوام و قابل انحنا شود يا اينکه انجام کار با آن آسان گردد. بسياري از فلزات در هنگام سرد بودن، به سختي تغيير شکل مي‌پذيرند. بيشتر فلزات جامد را به زحمت مي‌توان در اثر کوبيدن به صورت ورقه و مفتو‌ل‌هاي سيم در آورده، ولي اگر فلز گرم شود، انجام هر دو آسان است.

جستارهاي وابسته

آلياژ 
اجسام رسانا 
الکترون 
انبساط جامدات 
انتقال گرما 
جامد 
تنگستن 
رسانش الکتريکي فلزات 
فلزات مايع 
مقاومت مکانيکي 
بسياري از قطعات آلومينيمي به همان روش و با استفاده از همان دستگاه هايي شکل داده مي شوند که براي شکل دادن فلزاتي چون فولاد ، مس و غيره به کار مي رود اما در شکل دادن آلومينيم و آلياژهيا آن براي دستيابي به شکل مورد نظر بايد چندين مطلب مهم را در نظر گرفت از ميان خواص مشخص آلومينيم مي توان خواص زير را نامب رد آلومينم سطحي نرمتر از فولاد دارد آلومينيم در مقابل شيار ( شکاف ) حساس است آولومينم اگر تحت خمش قرار بگيرد تمايل قابل توجه اي در بر گشتنب ه حالت اوليه خود دارد ( فنريت بالا)آلومينيم ضريب انتساط حرارتي و قابليت حدايت حرارتي زيادي دارد سطح آلومينم به آساني آسيب مي بيند بنابراين توليدات نيمه تمام و قطعات تمام شده آلومينيم بايد در موقع جابه جايي کل شود و از اکسيژن يا شراندن آن بر روي ميز کار و کف زمين پرهيز کرد از آلودگي سطح فلزي آلومينيم با ذرات فلزات سنگين بايد پرهيز شود زيرا در صورت وجود رطوبت به خودگي آلومينيم کمک مي کند.

آلومينم داراي فنريت زيادي است وقتي آلومينيم خم يا تا شود قابليت انعطاف ( فنريت ) خيره کننده در مقايسه با قابيت انعطاف ( فنريت ) فولاد معمولي از خود نشان مي دهد هر چه آلياژ سخت تر باشد فنريت آن بيشتر است برگشت پذيري را مي توان با خم کردن بيش از اندازه جبران کرد ولي مقدار صحيح و مطلوب آن براي کار مورد نظر را بايد از طريق آزمايش و خظا تعيين کرد فنريت زياد آلومينم در مقايسه با فولاد هب علت مدول الاستيکي نسبتا پايين آن است بيش از حد گرم کردن ماده آلومينيمي در دماهاي غير مجاز حتي به مدت بسيار کوتاه آسيب جبران ناپذيريبه فلز مي رساند آن قدر که بريا برازندگي آن با کار بايد آن را دوباره ذوب کرد بنابر اين در کليه عمليات کار گرم بايد دقت دما را کنترل کرد.اغلب عمليات شکل دادن آلومينيم در حالت سرد انجام مي گيرد زيرا وقتي پوفيلي با رويه نازک و روق هاي نازک حرادت داده مي شوند امکان تاب خوردن آنها وجود دارد نيروي لازم براي تغيير شکل آلومينيم کمتر از فولاد است نرمي آلومينيم به خود ماده ( نوع آلياژ ) و حالت آن بستگي دارد وضعيت آلومينيم مانند هر فلز ديگري در اثر کار سرد تغيير مي کند تاثير کار سرد بر آلومينم از اين قرار است ماده مستحکم تر و سخت تر مي شود در قطعه تنش توليد مي شود اگر تغيير شکل از ظرفيت تغيير شکل پذيري فلز بيشتر شود کار سرد مممکن است باعث ترک خوردن آن شود راحت ترين ماده آلومينيمي از نظر تغيير شکل و نرمي آلويمينم حالص آلومينيم تصفيه شده و آلياژ Al-Mn در حالت نرم است.

آلومينيم خالص و آلياژهاي آلومينيم در حالت نيمه سخت و آلياژهاي پير سختي پذير در حالت نرم در حال کار پذير هستند گر چه کارپذيري آن ها کمتر از موادبيشتر شاد شده است آلياژ هاي آلومينيم در حالت سخت يا حالات کاملا پير سهت شده به مقدار کمي کار پذيرند و به طور کلي کارپذيري آنها بسيار مشکل است.آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم 534% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al-Liمي تواند حدود 10 درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود.

آلياژ هاي Al-Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند. آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم 534% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al-Liمي تواند حدود 10 درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود آلياژ هاي Al-Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند .

آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم 534% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al-Liمي تواند حدود 10 درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود آلياژ هاي Al-Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند استکام بالاي آلياژهاي Al-Li ناشي از قابليت آن ها براي پير سختي است مهمترين زمينه هاي کاربرد آلومينم در صنايع عبارتند از :1- مصارف خانگي نظير ظروف 2- مصارف ساختماني نظير در و پنجره 3- مصارف تاسيساتي نظير لوله و اتصالات 4- مصارف صنايع فضايي5- مصارف اتومبيل سازي 6- مصارف کشتي سازي بدنه پروانه پمپ 7- مصارف تجاري و بسته بندي چاي مواد لبني ضخامت تا 10 ميکرون 8- مصارف الکتريکي : نظير کابل ها .
بسياري از قطعات آلومينيمي به همان روشو با استفاده از همان دستگاه هايي شکل داده مي شوند که براي شکل دادن فلزاتي چون فولاد ، مس و غيره به کار مي رود اما در شکل دادن آلومينيم و آلياژهيا آن براي دستيابي به شکل مورد نظر بايد چندين مطلب مهم را در نظر گرفت از ميان خواص مشخص آلومينيم مي توان خواص زير را نامب رد آلومينم سطحي نرمتر از فولاد دارد آلومينيم در مقابل شيار ( شکاف ) حساس است.
آلومينيوم اگر تحت خمش قرار بگيرد تمايل قابل توجه اي در بر گشتنب ه حالت اوليه خود دارد ( فنريت بالا)آلومينيم ضريب انتساط حرارتي و قابليت حدايت حرارتي زيادي دارد سطح آلومينم به آساني آسيب مي بيند بنابراين توليدات نيمه تمام و قطعات تمام شده آلومينيم بايد در موقع جابه جايي کل شود و از اکسيژن يا شراندن آن بر روي ميز کار و کف زمين پرهيز کرد از آلودگي سطح فلزي آلومينيم با ذرات فلزات سنگين بايد پرهيز شود زيرا در صورت وجود رطوبت به خودگي آلومينيم کمک مي کند آلومينم داراي فنريت زيادي است.

وقتي آلومينيم خم يا تا شود قابليت انعطاف ( فنريت ) خيره کننده در مقايسه با قابيت انعطاف ( فنريت ) فولاد معمولي از خود نشان مي دهد هر چه آلياژ سخت تر باشد فنريت آن بيشتر است برگشت پذيري را مي توان با خم کردن بيش از اندازه جبران کرد ولي مقدار صحيح و مطلوب آن براي کار مورد نظر را بايد از طريق آزمايش و خظا تعيين کرد فنريت زياد آلومينم در مقايسه با فولاد هب علت مدول الاستيکي نسبتا پايين آن است بيش از حد گرم کردن ماده آلومينيمي در دماهاي غير مجاز حتي به مدت بسيار کوتاه آسيب جبران ناپذيريبه فلز مي رساند آن قدر که بريا برازندگي آن با کار بايد آن را دوباره ذوب کرد بنابر اين در کليه عمليات کار گرم بايد دقت دما را کنترل کرد .

 

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


فلزات قابل شكل دهي در هيدروفرمينگ
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 16:57 | بازدید : 1376 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

براي بدست آوردن قطعه اي موفق در هيدروفرمينگ بايد انتخابي مناسب داشت و كيفيت و استحكام مواد مورد استفاده را بدقت بررسي نمود حال چه فرآيند ورقه اي يا لوله اي باشد. خواص ماده مانند تركيب شيميايي، نوع جوش، استحكام تسليم و نهايي، انعطاف پذيري و آنيزوتروپي بايد قبل از انجام فرآيند در حين توليد ورقه با لوله كه شكل خام در اين فرآيند هستند بايد مورد توجه قرار بگيرد. خواص مطلوب براي ماده اي كه ميخواهيم آن را هيدروفرم كنيم عبارت است از:
- تغيير طول پذيري يكنواخت و بالا High and Uniform elongation
- توان كار سختي بالا High strain hardening exponent 
- آنيزوتروپي و ناهمساني كم Low anisotropy
- كيفيت سطحي مناسب Good surface quality
- عمود بودن لبه هاي لوله بر محور طولي Tube edges perpendicular to the Longitudal axis 
- نزديك بودن خواص سطحي و مكانيكي خط جوش با فلز پايه ( درحالت لوله اي)
با توجه به اين خواص ذكر شده تمام آلياژهايي كه در فرآيند كشش عميق ، مهر زني يا اكستروژن بكار ميروند ميتوانند در هيدروفرمينگ نيز مورد استفاده قرار گيرند. براي مثال در قطعات بدنه خودرو ( مانند شاسي و ريل هاي جانبي) از فولاد كم كربن يا نرم ( مانند AISI 1008, 1010 ) از فرآيند هيدروفرمينگ لوله اي استفاده ميشود. فولاد زنگ نزن رده 304 در لوله هاي اگزوز استفاده ميشوند. گروههايي از آلومينيوم در صنايع خودروسازي به طور وسيع به منظور كاهش وزن خودرو استفاده ميشوند. (مثلا سري Al 5000 در محور عقب، ريل هاي سقف و .. استفاده ميشود و سري Al 6000 در پنلهاي بدنه مورد استفاده قرار ميگيرند) علاوه بر فولادها و آلومينيوم ميتوان از آلياژهاي مس و برنج و منيزيم هم استفاده نمود. اما بدليل نياز به مصرف قطعات با وزن كمتر در صنايع هوا و فضا و خودروسازي استفاده از هيدروفرمينگ براي آلومينيوم و منيزيم كاربرد بيشتري دارند.

كاربرد
همان طور كه در صفحات قبلي ذكر شد قطعات بدست آمده از هيدروفرمينگ كاربر وسيعي در صنايع خودرو سازي و هوافضا دارند. براي نمونه در توليد يك خودرد ميتوان قسمتهاي مختلفي از بدنه، شاسي ، محورها و ... را به روش هيدروفرمينگ تهيه نمود. اما از اين روش ميتوان براي مصارف ديگر مانند توليد انواع لوله ها، اگزوزها و ... كه نياز به ايجاد انواع پيچيدگي در طراحي وجود دارد نيز استفاده نمود. 
در شكل زير ميتوان قسمتهاي متفاوتي از يك خودرو را مشاهده نمود كه توليد آن قطعات به روش هيدروفرمينگ بوده است

 

قطعات استفاده شده در توليد يك خودرو به روش هيدروفرمينگ. 1- پوسته بدنه 2- ميله فرمان 3- مونتاژ ميل لنگ 4- سيستم اگزوز       5- سيستم خنك كننده 6 -قالب رادياتور 7- تجهيزات ايمني 8- ياتاقان موتور 9- اعضاي متصل كننده 10- عضو تقاطعي 11- قالب قسمتهاي سازه اي 12- اعضاي محورها

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


طراحی ورفع عیوب قالبهای دائمی
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 16:57 | بازدید : 1385 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

زبري سطوح 
ماشينکاري خشن بر روي سطح قطعات، خطوط و تيزيهاي بر جاي مي‌گذارد که باعث تمرکز تنش مي‌شوند. 
ساختن و تعمير کردن ابزارها و قالب‌ها به روش‌هاي ماشينکاري، سنگ زني، ماشينکاري با تخليه الکتريکي (EDM) و جوشکاري انجام مي‌گيرد. براي يک قالبساز يا طراح قالب، لازم است که بداند اين فرايندها چه اثراتي ممکن است بر سختي، ساختار و متالورژي فولاد داشته باشند و چگونه مي‌توان بر مشکلات احتمالي غلبه کرد.


قابليت ماشين‌کاري 
قابليت ماشين‌کاري (Machinability) معياري براي سنجش آساني برده‌برداري از يک ماده است که بستگي به خواص اصلي ماده دارد و بعضي شرايط فرايند نيز بر آن تاثير مي‌گذارد. خواص ماده که بر قابليت ماشين‌کاري آن موثر هستند عبارتند از : سختي، استحکام کششي، ترکيب شيميايي، ريز ساختار، ميزان کار سرد که روي آن انجام شده است فرم، ابعاد و صلبيت. 
شرايط فرايند نيز که بر قابليت ماشينکاري تاثير دارند عبارتند از: سرعت برشي، عمق براده‌برداري، فرم هندسيع ابزار برشي و ديگر پارامترهاي ماشينکاري با توجه به اين همه متغير موثر در قالب‌ ماشينکاري، ارائه ارقامي به عنوان قابليت ماشين‌کاري براي يک ماده، تقريبي است و فقط براي  مقايسه مواد با يکديگر به کار مي‌رود.


ترکيب شيميايي ماده 
ترکيب شيميايي ماده بر ساختار، خواص مکانيکي و عمليات حرارتي آن ماده موثر است و بنابراين يک عامل مهم در سنجش قابليت ماشينکاري محسوب مي شود. اگر چه تاثير هر يک از عناصر موجود در ترکيب شيميايي، تحت تاثير عناصر و عوامل ديگر قرار دارد. ولي به طور کلي مي‌توان اثرات هر يک از اين عناصر را در قابليت ماشينکاري مواد به شرح زير برشمرد: 
·     عناصر کار بايدساز (Carbide former) نظير کرم، تنگستن، موليبدن و واناديم باعث افزايش سختي ماده و کاهش قابليت ماشينکاري آن مي‌شود. 
·     نيکل و منگز، که در فريت حل مي‌شوند، باعث افزايش سختي و چقرمگي ماده شده و بنابراين قابليت ماشينکاري را کاهش مي دهند. البته اين اثرات را مي‌توان با آنيل کردن کاهش داد. 
·         آلومينيم و سيليسيم مي‌توانند آخالهاي سخت و ساينده‌اي درست کنند و باعث کاهش قابليت ماشين‌کاري ماده شوند و 
·     عناصر شيميايي گوگرد، سرب، فسفر، سلنيم و تلوريم تشکيل آخالهاي نرم در فولاد مي‌دهند که قابليت ماشينکاري را بهبود بخشند.


فرايندهاي انجام شده قبلي 
فرايندهايي نظير تغيير شکل گرم (فورجينگ، نورد) تغير شکل سرد و عمليات حرارتي نيز بر قابليت ماشينکاري فولادها موثرند. به طور کلي يک ساختار دانه درشت براي انجام عمليات ماشينکاري بر روي فلزات مناسب است. البته در صورتي که لازم باشد به هنگام ماشينکاري، سطح فلز به خوبي پرداخت شود، بايد فلز داراي ساختار دانه ريز باشد. ابعاد دانه‌ها را مي‌توان با کنترل دماي آخرين عمليات قبل از ماشينکاري، به حد دلخواه رساند. 
ساختار دانه درشت در فولادهاي کربني مطلوب است. ولي اين ساختار براي فولادهاي آلياژي مناسب نيست، زيرا قابليت سخت شدن فولاد افزايش يافته و فولاد پس از سرد شدن در عمليات تغيير شکل گرم، سخت خواهد شد. بدين ترتيب قابليت ماشينکاري فولادهاي آلياژي کاهش خواهد يافت مگر آن که قبل از ماشينکاري فولاد به خوبي آنيل شود.


تغيير شکل سرد در فولادهاي آلياژي باعث کاهش قابليت ماشينکاري آنها مي‌شود. زيرا اين فولادها به سرعت کار سخت مي‌شوند. همچنين بر روي اين فولادها نبايد عمليات خشن تراشي سنگين انجام داد. در غير اين صورت کار سخت خواهد شد. به علاوه فرم ابزار برشي نبايد به گونه‌اي باشد که سطح ابزار بر روي سطح فولاد ماليده شود، در غير اين صورت مي‌توان براده‌برداري ابزار به شدت کاهي مي‌يابد. 
عمليات حرارتي اثرات قابل توجهي بر قابليت ماشين‌کاري فلزات دارد. مثلا فولادهاي کم کربن (با کربن کمتر از 0.1%) را در صورتي که آستنيته کرده (تا دماي آستنيت گرم کرد) و در آب کوئنچ نمود. مي‌توان بهتر ماشينکاري کرد. با اين عمليات، نرمي اين فولاد کمتر شده و چسبندگي و اصطکاک فولاد بر روري ابزار برشي کاهي مي‌يابد. فولادهاي با کربن متوسط (با ميزان کربن و عناصر آلياژي تا حد 0.4-0.5%) را معمولا قبل از ماشينکاري آنيل يا نرماليزه (Normalize) مي‌کنند تا زمينه فريتي فولاد (Frrite matrix) که معمولا در اين فولادها وجود دارد، تا حد امکان خرد شده و ساختار فولاد نيز دانه درشت شود. فولادهاي پر کربن ( با ميزان کربن و عناصر آلياژي تا حد 0.9-1.2% و بالاتر) بايد آنيل شوند تا شبکه کار بايدهاي آنها شکسته شده و يک ساختار کروي (Spheroidized) در آنها به وجود آيد تا قابليت ماشينکاري مطلوبي پيدا کند.

 

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تغییر شکلشان فلزات
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 16:56 | بازدید : 1404 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

فلز ماده اي است که مي توان آن را صيقل داده و براق کرد، يا به طرح هاي گوناگون در آورد و از آن مفتول هاي سيمي ظريف تهيه کرد. فلز جسمي است که آزمايش هاي مربوط به گرما و مهم تر از همه جريان الکتريکي را به خوبي هدايت مي کند. فلزات با يکديگر فرق زيادي دارند، از جمله در رنگ و سختي و نرمي، تعدادي از آنها ممکن است به آساني خم شده و يا خيلي محکم و مقاوم باشند

? شکل واقعي فلزات 
شکل واقعي فلزات به اندازه يون و تعداد الکترون هايي که هر يون در حوزه اشتراکي دارد و انرژي يون ها و الکترون ها بستگي دارد. هر قدر فلز گرمتر شود اين انرژي زيادتر خواهد شد. پس فلزات گوناگون ممکن است طرح هاي گوناگوني به خود بگيرند. يک فلز ممکن است در حرارت هاي مختلف، طرح هاي متنوعي را اختيار کند، اما در بيشتر آرايش ها، يون ها کاملاً پهلوي هم قرار دارند، و معمولاً تراکم در فلزات زيادتر از ديگر مواد است. اختلافات عمده فلزات و ديگر جامدات و مايعات.فلزات هادي خوب برق هستند. چون الکترون هاي آنها براي حرکت مانعي ندارند. همه فلزات جامد و مايع گروهي الکترون آزاد دارند، طبعا همه فلزات هادي هاي خوب الکتريسيته هستند. به اين سبب فلزات از ديگر گروه هاي عناصر، کاملاً متفاوت دارد. 
اختلاف عمده فلزات و ديگر جامدات و مايعات، در توانايي هدايت گرما و الکتريسيته است. هادي خوب آزمايش هاي مربوط به گرما جسمي است که ذرات آن طوري تنظيم شوند که بتوانند آزادانه نوسان يافته و به ذرات مجاور خود نيز امکان نوسان آزاد را بدهند. "گرم شدن" همان نوسانات سريع يون ها و الکترون ها است. در فلزات چون گروه الکترون ها، غبار مانند يون ها را احاطه مي کنند، طبعا هادي هاي خوبي براي حرارت هستند «رسانش گرمايي فلزات). 
? مقاومت مکانيکي فلز 
مقصود آن مقدار باري است که فلز مي تواند تحمل کرده، نشکند. بسياري از فلزات، وقتي گرم هستند، اگر تحت فشار قرار گيرند، شکل خود را زيادتر از موقعي که سرد هستند، تغيير مي دهند. بسياري از فلزات در زير فشار متغيير مانند نوسانات، آسانتر از موقعي که سنگين باري را تحمل مي کنند، مي شکنند. 
? علت درخشش فلزات 
دليل اول آن است که با طرح ريزي و براق کردن صحيح مي توان فلزات را به شکل خيلي صاف تهيه کرد. گر چه آنها نيز تصاوير را خوب منعکس مي کنند، ولي ظاهر سفيد و درخشان بيشتر قطعات فلزي صيقلي شده را ندارند. بطور کلي جلا و درخشندگي فلز بستگي دارد به گروه الکترون هاي آن دارد.الکترون ها مي توانند هر نوع انرژي را که به روي فلزات مي افتد جذب کنند؛ زيرا در حرکت آزاد هستند. بيشتر انرژي الکترون ها از تابش نوري است که به آنها مي افتد، خواه نور آفتاب باشد يا نور برق. اکثر فلزات همه انرژي جذب شده را پس مي دهند، به همين دليل، نه تنها درخشان بلکه سفيد به نظر مي آيند. 
? علت تغيير شکل فلزات 
بسياري از فلزات در حرارت ويژه اي، آرايش يون هاي خود را تغيير مي دهند. با تغيير ترتيب آرايش يون هاي بسياري از خصوصيات ديگر فلز نيز دگرگون مي شود و ممکن است فلز کم و بيش شکننده، قردار، بادوام و قابل انحنا شود يا اينکه انجام کار با آن آسان گردد. بسياري از فلزات در هنگام سرد بودن، به سختي تغيير شکل مي پذيرند. بيشتر فلزات جامد را به زحمت مي توان در اثر کوبيدن به صورت ورقه و مفتو ل هاي سيم در آورده، ولي اگر فلز گرم شود، انجام هر دو آسان است. 
? جستارهاي وابسته 
? آلياژ 
? اجسام رسانا 
? الکترون 
? انبساط جامدات 
? انتقال گرما 
? جامد 
? تنگستن 
? رسانش الکتريکي فلزات 
? فلزات مايع 
? مقاومت مکانيکي 
بسياري از قطعات آلومينيمي به همان روش و با استفاده از همان دستگاه هايي شکل داده مي شوند که براي شکل دادن فلزاتي چون فولاد ، مس و غيره به کار مي رود اما در شکل دادن آلومينيم و آلياژهيا آن براي دستيابي به شکل مورد نظر بايد چندين مطلب مهم را در نظر گرفت از ميان خواص مشخص آلومينيم مي توان خواص زير را نامب رد آلومينم سطحي نرمتر از فولاد دارد آلومينيم در مقابل شيار ( شکاف ) حساس است آولومينم اگر تحت خمش قرار بگيرد تمايل قابل توجه اي در بر گشتنب ه حالت اوليه خود دارد ( فنريت بالا)آلومينيم ضريب انتساط حرارتي و قابليت حدايت حرارتي زيادي دارد سطح آلومينم به آساني آسيب مي بيند بنابراين توليدات نيمه تمام و قطعات تمام شده آلومينيم بايد در موقع جابه جايي کل شود و از اکسيژن يا شراندن آن بر روي ميز کار و کف زمين پرهيز کرد از آلودگي سطح فلزي آلومينيم با ذرات فلزات سنگين بايد پرهيز شود زيرا در صورت وجود رطوبت به خودگي آلومينيم کمک مي کند. 
آلومينم داراي فنريت زيادي است وقتي آلومينيم خم يا تا شود قابليت انعطاف ( فنريت ) خيره کننده در مقايسه با قابيت انعطاف ( فنريت ) فولاد معمولي از خود نشان مي دهد هر چه آلياژ سخت تر باشد فنريت آن بيشتر است برگشت پذيري را مي توان با خم کردن بيش از اندازه جبران کرد ولي مقدار صحيح و مطلوب آن براي کار مورد نظر را بايد از طريق آزمايش و خظا تعيين کرد فنريت زياد آلومينم در مقايسه با فولاد هب علت مدول الاستيکي نسبتا پايين آن است بيش از حد گرم کردن ماده آلومينيمي در دماهاي غير مجاز حتي به مدت بسيار کوتاه آسيب جبران ناپذيريبه فلز مي رساند آن قدر که بريا برازندگي آن با کار بايد آن را دوباره ذوب کرد بنابر اين در کليه عمليات کار گرم بايد دقت دما را کنترل کرد.اغلب عمليات شکل دادن آلومينيم در حالت سرد انجام مي گيرد زيرا وقتي پوفيلي با رويه نازک و روق هاي نازک حرادت داده مي شوند امکان تاب خوردن آنها وجود دارد نيروي لازم براي تغيير شکل آلومينيم کمتر از فولاد است نرمي آلومينيم به خود ماده ( نوع آلياژ ) و حالت آن بستگي دارد وضعيت آلومينيم مانند هر فلز ديگري در اثر کار سرد تغيير مي کند تاثير کار سرد بر آلومينم از اين قرار است ماده مستحکم تر و سخت تر مي شود در قطعه تنش توليد مي شود اگر تغيير شکل از ظرفيت تغيير شکل پذيري فلز بيشتر شود کار سرد مممکن است باعث ترک خوردن آن شود راحت ترين ماده آلومينيمي از نظر تغيير شکل و نرمي آلويمينم حالص آلومينيم تصفيه شده و آلياژ Al Mn در حالت نرم است. 
آلومينيم خالص و آلياژهاي آلومينيم در حالت نيمه سخت و آلياژهاي پير سختي پذير در حالت نرم در حال کار پذير هستند گر چه کارپذيري آن ها کمتر از موادبيشتر شاد شده است آلياژ هاي آلومينيم در حالت سخت يا حالات کاملا پير سهت شده به مقدار کمي کار پذيرند و به طور کلي کارپذيري آنها بسيار مشکل است.آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم ???% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al Liمي تواند حدود ?? درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود. 
آلياژ هاي Al Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند. آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم ???% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al Liمي تواند حدود ?? درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود آلياژ هاي Al Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند . 
آلياژ ها از آلومينيم شامل عنصر ليتيم توليد شده اند که اهميت ويژه اي در صنايع هوا – فضا يافته اند چگالي ليتيم ???% است نتيجتا چگالي آلياژ هاي Al Liمي تواند حدود ?? درصد کمتر از ديگر آلياژ هاي متداول آلويمنيم باشد اين وزن کم مي تواند باعث استخکام ويژه بسيار خوب اين آلياژ براي کاربرد هاي هوا – فضايي باشد آهنگ رشد ترک خستگي در اين آلياژها پايين است که باعث بهبود مقاومت خستگي و سفتي ( تافنس ) خوب آن آلياژ ها در دماهاي پايين مي شود آلياژ هاي Al Liدر ساخت کف بدنه و اکلت هواپيما هاي نظامي و تجاري به کار مي روند استکام بالاي آلياژهاي Al Li ناشي از قابليت آن ها براي پير سختي است مهمترين زمينه هاي کاربرد آلومينم در صنايع عبارتند از :? مصارف خانگي نظير ظروف ? مصارف ساختماني نظير در و پنجره ? مصارف تاسيساتي نظير لوله و اتصالات ? مصارف صنايع فضايي? مصارف اتومبيل سازي ? مصارف کشتي سازي بدنه پروانه پمپ ? مصارف تجاري و بسته بندي چاي مواد لبني ضخامت تا ?? ميکرون ? مصارف الکتريکي : نظير کابل ها . 
بسياري از قطعات آلومينيمي به همان روشو با استفاده از همان دستگاه هايي شکل داده مي شوند که براي شکل دادن فلزاتي چون فولاد ، مس و غيره به کار مي رود اما در شکل دادن آلومينيم و آلياژهيا آن براي دستيابي به شکل مورد نظر بايد چندين مطلب مهم را در نظر گرفت از ميان خواص مشخص آلومينيم مي توان خواص زير را نامب رد آلومينم سطحي نرمتر از فولاد دارد آلومينيم در مقابل شيار ( شکاف ) حساس است. 
آلومينيوم اگر تحت خمش قرار بگيرد تمايل قابل توجه اي در بر گشتنب ه حالت اوليه خود دارد ( فنريت بالا)آلومينيم ضريب انتساط حرارتي و قابليت حدايت حرارتي زيادي دارد سطح آلومينم به آساني آسيب مي بيند بنابراين توليدات نيمه تمام و قطعات تمام شده آلومينيم بايد در موقع جابه جايي کل شود و از اکسيژن يا شراندن آن بر روي ميز کار و کف زمين پرهيز کرد از آلودگي سطح فلزي آلومينيم با ذرات فلزات سنگين بايد پرهيز شود زيرا در صورت وجود رطوبت به خودگي آلومينيم کمک مي کند آلومينم داراي فنريت زيادي است. 
وقتي آلومينيم خم يا تا شود قابليت انعطاف ( فنريت ) خيره کننده در مقايسه با قابيت انعطاف ( فنريت ) فولاد معمولي از خود نشان مي دهد هر چه آلياژ سخت تر باشد فنريت آن بيشتر است برگشت پذيري را مي توان با خم کردن بيش از اندازه جبران کرد ولي مقدار صحيح و مطلوب آن براي کار مورد نظر را بايد از طريق آزمايش و خظا تعيين کرد فنريت زياد آلومينم در مقايسه با فولاد هب علت مدول الاستيکي نسبتا پايين آن است بيش از حد گرم کردن ماده آلومينيمي در دماهاي غير مجاز حتي به مدت بسيار کوتاه آسيب جبران ناپذيريبه فلز مي رساند آن قدر که بريا برازندگي آن با کار بايد آن را دوباره ذوب کرد بنابر اين در کليه عمليات کار گرم بايد دقت دما را کنترل کرد . 
? انواع تغيير شکل: 
بررسي مکانيزمهاي ايجاد ترک و مکانيزمهاي متفاوت رشد سريع يا در حد بحراني ترک و رشد آرام و پايينتر از رشد بحراني از اهميت ويژه صنعتي برخوردارند. بررسي فعل و انفعالات فيزيکي که به هنگام شکست روي ميدهد چندان ساده نيست، زيرا چگونگي ايجاد ترک و رشد آن و بالاخره نوع شکست در مواد کريستالي به جنس، ساختار شبکه کريستالي، ريزساختار و از آنجا که قطعات معمولا به طور کامل سالم و بدون عيب نيستند به نوع، اندازه و موقعيت عيب، نوع و حالت تنش وارد بر آنها بستگي خواهد داشت. معمولا شکست درفلزات به شکست نرم و شکست ترد تقسيم مي شود.در صنعت هدف، کنترل و به تعويق انداختن شکست است. 
? شکست نرم: 
بسياري از فلزات و آلياژهاي آنها، به ويژه آنهايي که داراي شبکه fcc هستند، مانند آلومينيوم و آلياژهاي آن، در تمام درجه حرارتها، شکست نرم خواهند داشت. شکست نرم به آرامي و پس از تغيير شکل پلاستيکي زياد به ازاي تنشي بالاتر از استحکام کششي ظاهر ميشود. از مشخصات شکست نرم، تحت تاثير تنش کششي، ظاهر گشتن گلويي يا نازکي موضعي و ايجاد حفره هاي بسيار ريز در درون قسمت گلويي و اتصال آنها به يکديگر تا رسيدن به حد يک ترک ريز و رشد آرام ترک تا حد پارگي يا شکست نهايي است.

 

موضوعات مرتبط: شکل دادن , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بررسی اثر محیط های سردکننده در کوینچ فولاد
شنبه 2 / 2 / 1393 ساعت 16:55 | بازدید : 1431 | نویسنده : میلاد محمدزاده | ( نظرات )

در عمليا ت سخت کردن فولاد پس از آستنيته کردن آن لازمست به سرعت تا دماي محيط کوئنچ شود. براي اين کار به يک محيط سردکننده نياز ميباشد. محيط هاي سرد کننده بر حسب ماهيت شان داراي سرعت هاي مختلفي ميباشند به عبارت ديگر قابليت و توانايي استخراج حرارت از قطعه در آنها متفاوت است . از اين رو آگاهي از  قدرت سردکنندگي آنها در دستيابي به سختي مورد نياز ضروري است.
هدف از سخت کردن فولاد ها مارتنزيت کردن حداقل لايه سطحي آنهاست. بنابراين آهنگ سرد کردن بايد به گونه اي باشد که پرليت و بينيت به وجود نيايد. از آنجايي که ضخامت و ابعاد قطعه از پيش تعيين شده است . ضخامت پوسته ي مورد نياز براي سخت کردن بايد با انتخاب صحيح فولاد به محيط سرد کننده کنترل گردد. در عمل براي سخت کردن فولاد هاي کربني ساده از آب استفاده مي شود. هرچه فولاد آلياژي تر باشد محيط سرد کننده ي ملايمتري نياز مي باشد.
بطو کلي هر محيط سرد کننده يک منحني سرد کنندگي دارد که رفتار آن محيط را هنگام سرد کردن يک قطعه نشان مي دهد . اين منحني از رسم کردن تغييرات درجه حرارت به هنگام سرد شدن قطعه بر حسب زمان در سطح يا عمق قطعه بدست مي آيد و در واقع معياري براي مقايسه محيط هاي سرد کننده با يکديگر مي باشد .اين منحني داراي سه منطقه مي باشد که خصوصا ت هر يک به شرح زير است

منطقه A: (مرحله سرد شدن توسط فيلم بخار )
 در اين مرحله حباب هاي گازي در اطراف قطعه را فرا گرفته و بصورت يک قشر پايدار عايق عمل مي کند. علت تشکيل اين منطقه اين است که حرارت موجود در سطح قطعهبيش از حرارت لازم جهت تشکيل بخار است . انتقال حرارت از قطعه به محيط در اين مرحله به آهستگي صورت مي گيرد . اين مرحله در آب بوضوح ديده مي شود در صورتيکه در محيط هاي آب نمک اين چنين نيست .
منطقه B: (سرد شدن در حين شکسته شدن فيلم بخار)
 در اين مرحله سرعت سرد کنندگي محيط بسيار زياد است دماي سطح قطعه کاهش يافته و فيلم بخار شروع به شکسته شدن مي کند . مايع اطراف قطعه شديدا مي جوشد و قطعه با سرعت زياد سرد مي شود.نقطه جوش مايع تعيين کننده ي پايان اين مرحله است.
منطقه C:(سرد شدن  توسط مايع )
 هنگامي شروع مي شود که درجه حرارت سطح قطعه به نقطه ي جوش محيط رسيده باشد و جوششش مايع قطع گردد.
عوامل موثر در قدرت سرد کنندگي محيط هاي سرد کننده:
تلاطم:
تلاطم باعث افزايش قدرت سرد کنندگي محيط مي گردد.
درجه حرارت محيط سرد کننده:
هر چه درجه حرارت محيط زياد تر باشد قدرت سرد کنندگي کاهش مي يابد زيرا مرحله A طولاني تر و پايدارتر مي شود .از طرف ديگر بدليل کاهش انتقال حرارت قدرت سردکنندگي در ناحيه Cکاهش مي يابد.
شدت سرد کنندگي محيط سرد کننده را توسط پارامتر انتقال حرارت معادل که مشخص کننده شدت يا قدرت سرد کنندگي محيط است و توسط  “H” نشان  داده مي شود معين مي کنند . مقدار H را مي توان از معادله زير بدست آورد:
H=F/K
F= پارامتر اتنقال حرارت  با واحد Btu/in*sec*F
K= هدايت حرارتي فولاد با واحد Btu /in*sec*F
از محيط هاي سرد کننده مورد استفاده مي توان به آب و هوا وحمام نمک و روغن اشاره کرد . قدرت سرد کنندگي آب زماني است که دماي آن بين 20 تا 40 درجه سانتيگراد است . البته از آنجا که قدرت سرد کنندگي آب در محدوده دما يي تشکيل مارتنزيت  زياد است قطعه بطور همزمان تحت تاثير تنش هاي حرارتي و استحاله اي قرار مي گيرد که در نتيجه احتمال ترک خوردن و يا تاب برداشتن آن افزايش مي يابد .
روغن نسبت به آب محيط خنک کننده ي ملايمتري مي باشد و به اين دليل از آن به عنوان محيط سرد کننده در فولاد هاي کم آلياژاستفاده مي شود . ضخامت هاي نازک از فولاد هاي کم آلياژ تر و ضخامت هاي نسبتا ضخيم تر از فولاد هاي پر آلياژ را مي توان در هوا خنک کرد . يکي از مزاياي سرد کردن در هوا ناچيز بودن تغيير شکل و تاب برداشتن احتمالي قطعه و از معايب آن احتمال اکسيد شدن سطوح قطعه است . 
حمام نمک بعنوان محيط سرد کننده استفاده مي شود اين حمام نمک شامل نسبت هاي مساوي نيتريت سديم و نيترات پتاسيم   (K2No3 ,  NaNo3) مي باشد . که غالبا اين حمام نمک محيط سرد کننده ي مناسبي براي سخت کردن فولادها است که از سختي پذيري نسبتا خوبي برخوردار هستند وحمام هاي نمک ديگري نيز با ترکيبات شيميايي مختلف براي سرد کردن به کار مي روند.
نتايج حاصل از سرد کردن فولاده در يک محيط سرد کننده بستگي به دما و ميزان تلاطم محيط دارد.
دماي محيط سرد کننده بايد بطور مداوم کنترل شود . يکي از روش هاي گرم نگه داشتن محيطي مانند روغن استفاده از المان هاي الکتريکي مي باشد .
قطعات کوچک را مي توان داخل محيط سرد کننده حرکت داده و تلاطم لازم را ايجاد کرد اما در مورد قطعات بزرگ از پروانه پمپ  جهت ايجاد تلاطم استفاده مي شود.

موضوعات مرتبط: متالورژی فیزیکی , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
نویسندگان
نظر سنجی

سطح وبسایت چطوری در نظر میگیرید

خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد


خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید



تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان Special reference Metallurgy و آدرس metallurgyy.lxb.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 384
:: کل نظرات : 16

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 8
:: تعداد اعضا : 955

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 224
:: باردید دیروز : 212
:: بازدید هفته : 2713
:: بازدید ماه : 4860
:: بازدید سال : 16339
:: بازدید کلی : 192464